تصویر شاخص نویسنده: اختلالات خواب و بیداری

دکتر زارعی ، با شرکت در دوره های مختلف و بروزی همچون جراحی ستون فقرات، آندوسکوپی تومور و … دارای دانش بروزی بوده؛ و از این بابت در جراحی های ایشون میتوان جدیدترین متد ها و تکنیک های جراحی ۲۰۲۴ را مشاهده نمود تا بهترین نتیجه را از انجام انواع جراحی های مغز و اعصاب بدست آورید.

۱ دی ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلالات خواب و بیداری

ما به صورت جامع در خصوص بیماری های روانی در سایت دکتر با من صحبت نموده ایم که یکی از آنها اختلالات خواب است. در واقع اختلالات خواب گروهی از شرایط هستند که بر توانایی خواب خوب به طور منظم تاثیر می گذارند. که دلایل بسیاری دارد اما عمده علت آنها مشکل در سلامتی فیزیکی و استرس زیاد است. در واقع بایستی گفت که اختلال خواب به طور فزاینده ای در دنیا رایج شده است.

مقدمه و مفهوم اختلال خواب

اختلالات خواب عمده مشکلاتی هستند که موجب عدم خواب مناسب و کافی در فرد می شوند. در واقع، بیش از یک سوم از بزرگسالان در جهان کمتر از 7 ساعت در یک دوره 24 ساعته می خوابند. بیش از 70 درصد از دانش‌آموزان دبیرستانی گزارش داده‌اند که در شب‌های هفته کمتر از 8 ساعت می‌خوابند.

اکثر مردم به دلیل استرس، برنامه های شلوغ و سایر تاثیرات بیرونی، مشکلات خواب را تجربه می کنند. با این حال، هنگامی که این مسائل به طور منظم شروع می شود و با زندگی روزمره تداخل می کند، ممکن است نشان دهنده یک اختلال خواب باشد.

بسته به نوع اختلال خواب، افراد ممکن است به سختی بخوابند و یا ممکن است در طول روز احساس خستگی شدید کنند. کمبود خواب می تواند تاثیر منفی بر انرژی، خلق و خو، تمرکز و سلامت کلی فرد داشته باشد. در برخی موارد، اختلالات خواب می‌تواند نشانه‌ای از وضعیت ناپایدار سلامت روانی یا پزشکی باشد. این مشکلات خواب ممکن است در نهایت پس از درمان علت اصلی برطرف شوند. هنگامی که اختلالات خواب ناشی از بیماری دیگری نباشد، درمان معمولاً شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

اگر مشکوک به اختلال خواب هستید، تشخیص و درمان فوراً مهم است. هنگامی که درمان نشود، اثرات منفی اختلالات خواب می تواند منجر به عواقب سلامتی بیشتری شود. همچنین می توانند بر عملکرد شما در محل کار تاثیر بگذارند، باعث تنش در روابط شوند و توانایی شما در انجام فعالیت های روزانه را مختل کنند. به همین جهت تا فرصت کافی دارید بهتر است به سایت پزشکی دکتر با من مراجعه نمایید و از بهترین روانپزشک در آنجا به صورت اینترنتی نوبت اخذ کنید.

بررسی انواع مختلف اختلالات خواب

انواع مختلف اختلالات خواب

انواع مختلف اختلالات خواب

انواع مختلفی از اختلالات خواب وجود دارد که ما در اینجا به مهم ترین آنها خواهیم پرداخت تا شما اطلاعات لازم در خصوص بیماری خود را بدست آورید.

  1. بیخوابی
    بی خوابی به عدم توانایی در خواب یا خواب ماندن اشاره دارد. این امر می تواند در اثر تاخیر جت، استرس و اضطراب، هورمون ها یا مشکلات گوارشی ایجاد شود. همچنین ممکن است نشانه بیماری دیگری باشد. بی خوابی یکی از مشکلات رایج در میان 50 درصد از افراد است.
    بی خوابی می تواند برای سلامت و کیفیت زندگی شما مشکلات زیادی به وجود آورد مانند موارد زیر:
  • مبتلا شدن به افسردگی
  • مشکل در تمرکز
  • تغییرات زیاد در احساسات
  • افزایش وزن در فرد
  • اختلال در کار یا مشکل در عملکرد درس خواندن

این اختلال بیشترین شیوع در بزرگسالان و زنان را دارد چرا که آنها با تغییرات هورمونی و اتفاقات موجود در جامعه بیشتر درگیر هستند.

بر اساس مطالعات دانشمندان سه نوع بی خوابی در میان افراد دارد:

  • مزمن، هنگامی که بی خوابی به طور منظم حداقل 1 ماه اتفاق می افتد
  • متناوب، هنگامی که بی خوابی به صورت دوره ای رخ می دهد
  • گذرا، وقتی بی خوابی فقط چند شب پشت سرهم اتفاق می افتد و تمام می شود.
  1. آپنه خواب یا وقفه تنفسی در خواب
    آینه خواب با وقفه تنفسی، هنگامی که شخص خواب است رخ می دهد. این یک وضعیت پزشکی جدی است که باعث می شود بدن اکسیژن کمتری دریافت کند. همچنین می تواند باعث بیدار شدن شما در طول شب شود و این موضوع فرد را به شدت آزار می دهد. به همین سبب مراجعه به روانشناس یا روانپزشک در سایت دکتر با من می تواند به شما در درمان این بیماری کمک کند.

آپنه خواب یا وقفه تنفسی در خواب در قالب دو نوع وجود دارد:

  • آپنه انسدادی خواب، جایی که جریان هوا متوقف می شود، زیرا فضای راه هوایی مسدود یا خیلی باریک است
  • آپنه خواب مرکزی، که در آن مشکلی در ارتباط بین مغز و عضلات کنترل کننده تنفس شما وجود دارد و این مورد دوم بسیار حاد تر از اول است و حتما بایستی تحت درمان متخصص اعصاب قرار بگیرد تا این مشکل به زودی حل شود.
  1. پاراسومنیا
    پاراسومنیا دسته ای از اختلالات خواب هستند که باعث حرکات و رفتارهای غیر طبیعی در طول خواب می شوند. که موجب شده شخص یک سری حرکاتی در خواب خود داشته باشد که برای او یا اطرافیانش به شدت آزار دهنده است. چنانچه هر کدام از این رفتارها را دارید بهتر است به روانشناس خود بگوید. این اعمال عبارت از :
  • راه رفتن در خواب
  • در خواب حرف زدن
  • ناله کردن
  • کابوس های شبانه
  • شب ادراری مکرر
  • دندان قروچه یا مالیدن دندان ها به یک دیگر
  1. سندرم پای بی قرار
    سندرم پای بیقرار (RLS) نیاز شدید به حرکت دادن پاها است. این میل گاهی با احساس سوزن سوزن شدن در پاها همراه است. در حالی که این علائم ممکن است در طول روز بروز کنند، اما در شب بیشتر شایع هستند و فرد در حین خوابیدن مدام پاهای خود را تکان می دهد و ممکن است حتی زمانی که صبح بیدار می شود یک حس درد در پای خود نیز احساس کند که حتی از علت آن بی خبر است اما این بیماری ریشه در اعصاب و روان فرد دارد. RLS اغلب با برخی از شرایط سلامتی، از جمله اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) و بیماری پارکینسون مرتبط است، اما علت دقیق آن همیشه شناخته شده نیست.
  2. نارکولپسی
    نارکولپسی با “حملات خواب” مشخص می شود که در هنگام بیداری رخ می دهد. این بدان معنی است که شما ناگهان احساس خستگی شدید می کنید و بدون هشدار به خواب می روید. یعنی به شخص یک حمله دست می دهد و در همان زمان نیز به خواب می رود و دیگر نمی تواند بیدار باشد. این اختلال همچنین می‌تواند باعث فلج خواب شود، که ممکن است شما را از نظر فیزیکی قادر به حرکت بلافاصله پس از بیدار شدن نکند. اگرچه نارکولپسی ممکن است به خودی خود رخ دهد، اما با برخی از اختلالات عصبی مانند مولتیپل اسکلروزیس نیز همراه است.

علائم اختلال خواب چیست؟

علائم بسته به شدت و نوع اختلال خواب متفاوت است. همچنین زمانی که اختلالات خواب در نتیجه بیماری دیگری باشد، ممکن است این علائم در شما کاملا متفاوت باشد. در واقع می توان گفت که شما ممکن است حتی یک علامت را تجربه کنید.

با این حال، علائم عمومی اختلالات خواب عبارتند از:

  • مشکل در به خواب رفتن یا خوابیدن زیاد
  • خستگی در طول روز
  • میل شدید به چرت زدن در طول روز
  • الگوهای تنفس و نفس کشیدن غیرعادی
  • میل داشتن به حرکات ناخوشایند در هنگام خواب و انجام آنها
  • حرکت پای غیر معمول یا سایر تجربیات در هنگام خواب
  • تغییرات ناخواسته در خواب شما به جز موارد بالا مانند: راه رفتن در خواب

علت اختلال خواب چیست؟

علل اختلال خواب

علل اختلال خواب

شرایط، بیماری ها و اختلالات زیادی وجود دارد که می تواند باعث اختلال در خواب شود. در بسیاری از موارد، اختلالات خواب در نتیجه یک مشکل در سلامت روحی و یا بیماری های زمینه ای ایجاد می شود.

آلرژی و مشکلات تنفسی

آلرژی، سرماخوردگی و عفونت های دستگاه تنفسی فوقانی می تواند تنفس در شب را دشوار کند. ناتوانی در تنفس از طریق بینی نیز می تواند باعث مشکلات خواب شود.

تکرر ادرار

شب ادراری یا تکرر ادرار ممکن است خواب شما را با بیدار شدن در طول شب مختل کند. عدم تعادل هورمونی و بیماری های دستگاه ادراری ممکن است در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشد. اگر تکرر ادرار با خونریزی یا درد همراه است، حتماً به متخصص اعصاب یا اورولوژی مراجعه کنید.

درد مزمن

درد مداوم می تواند خوابیدن را برای شخص بسیار دشوار کند. حتی ممکن است شما را از خواب بیدار کند و دیگر قادر به استراحت نباشید.

برخی از شایع ترین علل درد مزمن در اثر بیماری های اعصاب و روان عبارتند از:

  • آرتروز
  • سندرم خستگی مزمن
  • فیبرومیالژیا
  • بیماری التهابی روده
  • سردردهای مداوم
  • کمردرد مداوم

در برخی موارد، درد مزمن حتی ممکن است با اختلالات خواب تشدید شود. به عنوان مثال، پزشکان معتقدند که ایجاد فیبرومیالژیا ممکن است با مشکلات خواب مرتبط باشد و حتی علت این بیماری را اختلال خواب می دانند.

استرس و اضطراب

استرس و اضطراب اغلب بر کیفیت خواب تاثیر منفی می گذارد. ممکن است نخوابیدن و یا حتی خواب زیاد برای شما سخت باشد. کابوس، صحبت کردن در خواب، یا راه رفتن در خواب نیز ممکن است موجب به وجود آمدن این اختلال در خواب شود.

اختلالات خواب چگونه تشخیص داده می شوند؟

تشخیص اختلال خواب

تشخیص اختلال خواب

پزشک ابتدا یک معاینه فیزیکی انجام می دهد و اطلاعاتی در مورد علائم و سابقه پزشکی شما جمع آوری می کند. آنها همچنین ممکن است آزمایش های مختلفی را برای شما نوشته و بهتر است حتما آنها را انجام دهید. همچنین در خصوص اتفاقاتی که در زندگی شما رخ می دهد نیز می خواهند بدانند. از جمله مواردی که متخصص اعصاب و روان و یا پروفسور روانپزشک در تهران از شما می خواهد انجام دهید موارد زیر است:

  1. پلی سومنوگرافی (PSG): این یک مطالعه خواب آزمایشگاهی است که سطوح اکسیژن، حرکات بدن و امواج مغزی را ارزیابی می‌کند تا تعیین کند چگونه خواب شما را مختل می‌کنند و در مقایسه با مطالعه خواب در خانه (HST) که توسط خود شما بایستی انجام شود و برای تشخیص آپنه خواب نیز از این آزمایش استفاده می‌شود.
  2. الکتروانسفالوگرام (EEG): این آزمایشی است که فعالیت الکتریکی مغز را ارزیابی می کند و هرگونه مشکل بالقوه مرتبط با این فعالیت را تشخیص می دهد. این بخشی از پلی سومنوگرافی است و به مورد قلبی مرتبط است.
  3. تست تأخیر خواب چندگانه (MSLT): این مطالعه چرت زدن زیاد در طول روز همراه با PSG در شب را بررسی می کند و از این آزمایش برای کمک به تشخیص نارکولپسی نیز استفاده می شود.

این آزمایش‌ها می‌توانند در تعیین مسیر صحیح درمان اختلالات خواب بسیار مهم باشند و می تواند به پزشک در درمان بیماری شما و تشخیص درست آن کمک کند.

انواع اختلال خواب چگونه درمان می شوند؟

درمان اختلالات خواب بسته به نوع و علت زمینه ای آن می تواند متفاوت باشد. با این حال، به طور کلی شامل ترکیبی از درمان های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است و همچنین حتما بایستی فرد تحت نظر یک روانشناس یا مشاور قرار بگیرد تا بتواند به خوبی درمان خود را همراه با داروهای تجویز شده از سوی پزشک پیش ببرد.

درمان های پزشکی

درمان پزشکی برای اختلالات خواب ممکن است شامل یکی از موارد زیر باشد، اما تشخیص این موضوع کاملا به متخصص مرتبط می شود و لطفا از درمان های خودسرانه جدا خودداری نمایید.

  • قرص های خواب آور
  • مکمل های ملاتونین
  • قرص های آلرژی یا داروهای سرماخوردگی در برخی از موارد به صورت مکمل درمانی داده می شود.
  • داروهای ضد افسردگی
  • استفاده از دستگاه تنفس یا جراحی در مواردی که شخص مشکل آپنه خواب دارد.
  • گارد دندان (معمولاً برای دندان قروچه)
  • داروهایی برای رعایت مسائل بهداشتی

تغییر سبک زندگی

تنظیم سبک زندگی میتواند کیفیت خواب شما را تا حد زیادی بهبود بخشد، به خصوص زمانی که همراه با درمان های پزشکی انجام شود. در واقع شما تا سبک زندگی سالمی نداشته باشید نمی توانید از نظر روحی نیز سالم باشید. پس رعایت آن کاملا جدی و تاثیر گذار است. ممکن است بخواهید در نظر بگیرید:

  • سبزیجات و ماهی بیشتری را در رژیم غذایی خود بگنجانید و مصرف قند را کاهش دهید
  • کاهش استرس و اضطراب با ورزش و حرکات کششی
  • ایجاد و پایبندی به یک برنامه منظم خواب
  • نوشیدن آب کمتر قبل از خواب
  • محدود کردن مصرف کافئین، به خصوص در اواخر بعد از ظهر یا عصر
  • کاهش مصرف دخانیات و الکل
  • خوردن وعده های غذایی کم کربوهیدرات قبل از خواب
  • حفظ وزن سالم بر اساس توصیه های پزشک

خوابیدن در یک ساعت معین هر روز نیز می تواند کیفیت خواب شما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. در حالی که ممکن است وسوسه شوید آخر هفته‌ها بخوابید، اما این می‌تواند بیدار شدن و خوابیدن در طول هفته کاری را دشوارتر کند.

مشاوره با روانشناس

در کنار استفاده از داروها شما بهتر است که با روانشناس خود، دوره تراپی را شروع نمایید، چرا که بسیاری از مشکلات در زمینه ی اتفاقات سالیان گذشته ی شماست و ممکن است نیاز به درمان و حل ریشه ایی آن باشد. البته این موضوع نیر به کمک خود شما نیز کاملا وابسته است و بایستی شما نیز بسیار کمک نمایید تا دوره ی درمان زودتر تمام و مشکلات خواب شما بر طرف شود.

اختلال خواب چه تاثیری بر روی فرد دارد؟

چرخه خواب عمیق

چرخه خواب عمیق

اثرات اختلالات خواب می تواند به قدری مختل کننده باشد که اکثر افراد مبتلا به آن خواهان برطرف شدن سریع آن هستند. متاسفانه، برخی از اختلالات زمان بیشتری برای درمان نیاز دارد و حتی پروسه ی آن را طولانی تر می کند. با این حال، اگر به برنامه درمانی خود پایبند باشید و به طور منظم با پزشک خود در ارتباط باشید، می توانید راه خود را برای خواب بهتر پیدا کنید.

وقتی شخص خواب خوبی نداشته باشد نمی تواند در مسیر زندگی خود موفقیت آمیز نیز عمل نمایید و در نتیجه از انجام بسیاری از امور خود عقب می افتد و نمی تواند به درستی در جامعه نیز حضور پیدا کند.

نتیجه گیری

ما در این مقاله هر آنچه نیاز بود تا شما در خصوص اختلال خواب، علت و نحوه درمان آن بدانید بیان کرده ایم. در واقع هدف ما این است شما یک اطلاعات کلی در خصوص بیماری و علائم خود داشته باشید. اما بدانید که این مقاله برای درمان شما نیست و بایستی برای درمان، حتما به روانشناس، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان در سایت دکتر با من مراجعه کنید.

نحوه اخذ نوبت اینترنتی شما نیز بدین شکل است که بایستی به سایت مراجعه نموده، در آنجا وارد پروفایل پزشک شوید، سپس با توجه به ساعات و روزهای خالی وی، نوبت خود را ثبت نمایید و در زمان مورد نظر به پزشک مراجعه کنید.

با آرزوی سلامتی و بهبودی شما همراهان عزیز دکتر با من

 

منایع

 

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلالات خلقی از علت تا نحوه درمان این بیماری

در مقالات جامع قبلی در سایت دکتر با من در خصوص لیست کامل بیماری های روانی در جهان صحبت کرده ایم که یکی از دسته های آن بیماری اختلالات خلقی است که در سال های گذشته در حوزه ی علم روانپزشکی رایج شده است. در نتیجه بهتر است به جای استرس و نگرانی در ابتدا سعی نمایید با مراجعه به پزشک، بیماری و نوع آن را تشخیص دهید و سپس به فکر درمان و حل کردن این بیماری باشید. در نتیجه ما در این مقاله سعی کرده ایم در خصوص بیماری، علت و نحوه درمان آن به طور کامل صحبت نماییم تا شما به اندازه کافی با آن آشنا شوید، پس تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

مفهوم بیماری اختلالات خلقی

اختلال خلقی یک وضعیت ناپایدار سلامت روان است که در درجه اول بر وضعیت عاطفی شخص تاثیر می گذارد در واقع این اختلالی است که در آن شما دوره های طولانی بدون تعادل که شامل شادی شدید، غم و اندوه شدید یا هر دو با هم را به مراتب تجربه می کنید. برخی از اختلالات خلقی نیز می تواند شامل سایر احساسات پایدار مانند عصبانیت و تحریک پذیری، که آن را به طور ثابت در اخلاق خود داشته باشید به همین جهت بهتر است که در ابتدا به متخصص روانپزشک خوب در تهران یا اعصاب و روان در سایت دکتر با من مراجعه و از علت و نحوه درمان بیماری خود آگاه شوید.
در این بیماری طبیعی است که خلق و خوی شما بسته به شرایط تغییر کند. با این حال، برای تشخیص اختلال خلقی، علائم باید برای چند هفته یا بیشتر در احساسات و رفتار شما وجود داشته باشد. چنانچه این بیماری به موقع درمان نشود تاثیر مستقیمی بر اختلالات روح و روان شما خواهد گذاشت به گونه ای که ممکن است شما را از کار کردن و یا انجام سایر امور زندگی باز دارد.

انواع اختلالات خلقی در انسان

انواع اختلالات خلقی

انواع اختلالات خلقی

با توجه به آمار منتشر شده در خصوص بیماری اختلالات روانی (DSM-5) در سال 2013، اختلالات خلقی به دو گروه اختلالات دوقطبی و وابسته و اختلالات افسردگی تقسیم شدند. که می توان گفت انواع اختلالات خلقی عبارتند از:
1. اختلال افسردگی اساسی (MDD) : این بیماری را روانپزشکان اغلب به عنوان افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی معرفی می کنند که شامل دوره های غم و اندوه شدید، ناامیدی یا پوچی است که می تواند همراه با انواع علائم فیزیکی، شناختی و عاطفی در شخص باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

2. اختلال دوقطبی I : این بیماری با نام افسردگی شیدایی خوانده میشود که شخص اصولا یک حس سرخوشانه کاذب همراه با شیدایی را تجربه میکند که حتی تحرک پذیری وی در امور زندگی خود را در سطح غیر نرمالی بالا می برد. در طول دوره های شیدایی، افراد مبتلا به بیماری دوقطبی درجه یک نیز به طور منظم درگیر فعالیت های مخاطره آمیزی می شوند که می تواند منجر به عواقب منفی برای خود یا دیگران شود. در واقع این اختلال دو قطبی در اختلالات خلقی در دو درجه در نظر گرفته می شود که وخامت حال بیمار را نشان می دهد.

3. اختلال دوقطبی II : تشخیص بیماری دوقطبی در درجه دو آن، فرد باید حداقل یک دوره هیپومانیا فعلی یا گذشته (شکل کمتر شدید شیدایی) و حداقل یک دوره افسردگی اساسی فعلی با گذشته در طول بیماری خود داشته باشد. در این جا شاهد علائم خفیف تری از شیدایی و سایر نشانه های این بیماری هستیم.

4. اختلال سیکلوتایمی : تشخیص این بیماری در کسانی که حداقل دو سال سابقه بیماری در حوزه ی هیپومانیا و شبیه افسردگی دارند نیاز است که پزشک بتواند تشخیص دهد در ادامه این بیماری را درمان و بهبود بخشد.
5. اختلال دوقطبی و مرتبط با آن به دلیل یک بیماری دیگر : گاهی شخص در شرایطی قرار می گیرد، که برخی از شرایط پزشکی در واقع می توانند علائم اختلال دوقطبی را ایجاد کنند. این زمانی تشخیص داده می شود که شواهدی وجود داشته باشد که اختلال خلقی نتیجه مستقیم فیزیولوژیکی یک بیماری پزشکی (نه روانی) دیگر است که در فرد به وجود آمده و در نتیجه منجر به این بیماری شده است.

5. اختلال افسردگی ناشی از یک بیماری دیگر : مشابه اختلال دوقطبی مربوط به یک بیماری پزشکی دیگر است که این تشخیص برای افرادی که علائم افسردگی دارند، استفاده می شود. با این حال، علائم به طور مستقیم توسط یک بیماری زمینه ای مانند کم کاری تیروئید ایجاد می شود.

6.اختلال دوقطبی ناشی از مواد/دارو : فردی را توصیف می‌کند که علائم اختلال دوقطبی را در نتیجه مصرف الکل، مواد مخدر یا دارو تجربه می‌کند.

7.اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو : این تشخیص زمانی داده می شود که یک فرد اختلال افسردگی را در نتیجه مصرف الکل ، مواد مخدر یا دارو تجربه کند.

8.سایر اختلالات دوقطبی مشخص یا نامشخص: این تشخیص‌ها ممکن است زمانی مورد استفاده قرار گیرند که فرد نشانه های انواع اختلال دوقطبی دیگری را نداشته باشد، اما علائم دوقطبی را تجربه می‌کند مانند: مانند دوره هیپومانیک که فقط دو روز طول می‌کشد.

مصرف بازار دارویی اختلال خلقی در ایالات متحده

مصرف بازار دارویی اختلال خلقی در ایالات متحده

اختلالات خلقی جدید

DSM-5 سه اختلال خلقی جدید در آمار خود اضافه کرده است که این شامل:
1. اختلال اختلال در تنظیم خلقی مخرب : این اختلال افسردگی به DSM-5 برای کودکان 6 تا 18 ساله است که سابقه ی تحریک پذیری و عصبانیت مداوم و دوره های مکرر را تجربه می کنند و یا نشانه هایی مانند، طغیان شدید و خلق و خوی جدید در شخص که بدون هیچ گونه تحریک قابل توجهی از خود یک سری رفتارهای طغیان گر نشانگر می دهند، اضافه خواهد شد.
2. اختلال افسردگی مداوم : این بیماری شامل اختلال افسردگی اساسی مزمن (که برای دو یا چند سال طول طول خواهد کشید) و حتی می تواند به عنوان اختلال دیس تایمی یا دیس تایمی شناخته شود اما به طور کلی یک نوع درجه پایین تر از افسردگی است.
3.اختلال نارسایی پیش از قاعدگی : این بیماری کوتاه مدت در بازده زمانی خود به وجود یک یا چند علامت خاص در هفته قبل از شروع قاعدگی و به دنبال آن برطرف شدن این علائم پس از آن دوره شروع خواهد شد. این علائم شامل نوسانات خلقی، تحریک پذیری یا عصبانیت ، خلق افسرده یا ناامیدی و اضطراب یا تنش است.

علائم بیماری اختلالات خلقی چیست؟

علائم اختلال خلقی

علائم اختلال خلقی

اختلالات خلقی می تواند منجر به دشواری در انجام وظایف و خواسته های روزمره زندگی شود. برخی از افراد، به ویژه کودکان، ممکن است علائم فیزیکی افسردگی، مانند سردردهای غیر قابل توضیح یا معده درد داشته باشند. از آنجایی که انواع مختلفی از اختلالات خلقی وجود دارد، می توانند اثرات بسیار متفاوتی بر کیفیت زندگی داشته فرد داشته باشد. اما به طور کلی شامل علائم موارد زیر است:

● 1.از دست دادن علاقه شخص به زندگی و تمایلات خود
● 2.کمتر یا بیشتر از حد معمول غذا خوردن
● 3. مشکل در خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد معمول
● 4. احساس خستگی
● 5. گریه کردن مداوم
● 6. اضطراب طولانی مدت
● 7. عدم داشتن آرامش
● 8. احساس انزوا، غمگینی، ناامیدی و بی ارزشی
● 9. مشکل در تمرکز
● 10. مشکلات تصمیم گیری
● 11. احساس گناه در فرد
● 12 تحریک پذیری
● 13. افکار مردن و یا خودکشی در فرد

میزان شدت این علائم از هر فرد به فرد دیگر کاملا فرق دارد و در نتیجه می توان گفت که بهتر است برای تشخیص و نحوه درمان درست بیماری های اعصاب و روان به روانپزشک و یا متخصص اعصاب در سایت دکتر با من مراجعه نمود.

علت بیماری اختلالات دو قطبی چیست؟

شیوع اختلال خلقی در میان بزرگسالان ایالات متحده بین سال های 2008 تا 2012 بر اساس جنسیت

شیوع اختلال خلقی در میان بزرگسالان ایالات متحده بین سال های 2008 تا 2012 بر اساس جنسیت

تا کنون هیچ‌کس علت دقیق اختلالات خلقی را نمی‌داند، اما به نظر می‌رسد عوامل مختلفی در ایجاد این اختلالات نقش دارند که بیشتر آن برگرفته از محیط خانواده و اجتماع است. عدم تعادل شیمیایی در مغز مهم ترین علت است. رویدادهای استرس‌زای زندگی مانند مرگ، طلاق یا ضربه‌های روحی نیز می‌توانند باعث افسردگی شوند، به خصوص اگر فردی سابقه ی این بیماری را در خانواده و ژنتیک خود داشته باشد، احتمال مبتلا شدن وی بیشتر است.

درمان بیماری اختلالات خلقی

1. مشاوره با روانشناس و یا روانپزشک
در زمان مشاوره که به اصطلاح درمان شناختی رفتاری (CBT) نامیده می شود که یک شکل رایج درمانی است که برای درمان بسیاری از مشکلات سلامت روان از جمله افسردگی و اختلال دوقطبی استفاده می شود. با CBT، یک درمانگر به شما یاد می دهد که الگوهای افکار منفی را دوباره چارچوب بندی کنید و با استفاده از مکانیسم های مقابله ای سالم ، رفتارهای بالقوه مضر را تغییر دهید .
نوع دیگری از درمان که ممکن است برای مبتلایان به اختلالات خلقی توصیه شود خانواده درمانی است. خانواده درمانی می تواند به شما کمک کند تا در مورد وضعیت سلامتی خودتان اطلاعات بیشتری کسب کنند، که می تواند به شما کمک کند تا در طول درمان بهتر از شما سوی درمانگر حمایت شود.
2. دارو درمانی
پزشک ممکن است برای فردی که اختلال خلقی دارد داروهای ضد افسردگی تجویز کند. داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی و انواع خاصی از اختلال دوقطبی استفاده می شود. اما هیچگاه به صورت خودسرانه از مصرف داروهای روانپزشکی خود داری کنید و حتما این کار توسط پزشک برای شما تجویز شود.
داروهایی چون دپاکوت (والپروات سدیم)، لامیکتال (لاموتریژین) و تگرتول (کاربامازپین) داروهای ضد تشنج هستند که گاهی برای درمان علائم اختلال دوقطبی و اختلال خلقی استفاده می شوند. داروهای ضد تشنج برای درمان تشنج در افراد مبتلا به صرع استفاده می شود، اما مشخص شده است که در درمان علائم اختلال دوقطبی یا خلقی صد در صد نیز موثر هستند.

نتیجه گیری

چنانچه خود یا اطرافیان شما دچار این بیماری شده اند اصلا نگران نباشید چرا که در صورت تشخیص به موقع نیز قابل درمان است. در واقع می توان گفت که این بیماری توسط روانپزشک به راحتی قابل درمان است. شما می توانید برای دریافت نوبت اینترنتی از متخصصان روانپزشکی یا اعصاب و روان به سایت دکتر بامن مراجعه کنید. در واقع بعد از اینکه وارد سایت شد ابتدا لیست پزشکان را جستجو نمایید و سپس پزشک مدنظر خود را مشاهده و وارد پروفایل وی شده و نوبت آنلاین پزشکی خود را ثبت و اخذ نمایید.

منابع
https://www.hopkinsmedicine.org/health/conditions-and-diseases/mood-disorders
https://my.clevelandclinic.org/health/diseases/17843-mood-disorders
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/books/NBK558911/
https://www.msdmanuals.com/home/mental-health-disorders/mood-disorders/overview-of-mood-disorders
https://www.psycom.net/mood-disorders
https://mooddisorders.ca/
https://www.chop.edu/conditions-diseases/mood-disorders-children-and-adolescents
https://www.oxfordhealth.nhs.uk/research/themes/mood-disorders/

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلالات تجزیه ای

اختلالات تجزیه ای : تعداد بیماری های روحی و روانی در دنیا بسیار است و ما سعی کرده ایم در سایت دکتر با من لیست کامل و انواع بیماری های روحی و روانی را برای شما توضیح دهیم. در پی این موضوع ما در خصوص بیماری اختلالات تجزیه ایی، درمان و علت و انواع آن توضیح کامل داده ایم تا شما بتوانید به خوبی در خصوص این مسئله اطلاعت کامل را بدست آورید.

مفهوم بیماری اختلالات تجزیه ای

اختلالات تجزیه ای نوعی اختلالات چند شخصیتی است که می تواند قسمت های مختلف مغز مانند: حافظه، عواطف شخص، هویت و هر آنچه که مخصوص به ادراک و عواطف اوست را درگیر کند و با مشکلات زیادی مواجه سازد.

معمولا اختلالات تجزیه ای همراه با تروما است که می تواند به از دست دادن حافظه نیز منجر خواهد شد.

برخی اختلالات تجزیه ای بسیار زودگذر هستند اما برخی دیگر به صورت طولانی مدت در بدن شخص ادامه خواهند داشت.

علائم اختلال تجزیه ای

  • احساس فراموشی در شخص در خصوص اتفاقات، برخی افراد و حتی مکان های مختلفی که قبلا به آنجا رفته و حتی خاطراتی نیز در پی داشته اند.
  • احساس شک و گمان در خصوص خود شخص و هویت او، و پرسش این سوال که من چه کسی هستم؟
  • داشتن هویت های گوناگون و مختلف و به اصطلاح چند شخصیتی بودن
  • حس دردهای فیزیکی بدون آسیب رسیدن به جسم شخص

افکار، خاطرات، احساسات، اعمال یا احساس یک فرد از اینکه او کیست است در این اختلالات تجزیه ای ایجاد می شود و این یک روند طبیعی است که همه ی بیماران آن را تجربه کرده اند.

نمونه هایی از تفکیک خفیف و رایج عبارتند از خیالبافی که در شخص بسیار به وجود می آید. به طور مثال در موقعیت‌هایی مانند اینکه فرد ممکن است خاطره مکان، شرایط یا احساسات مربوط به رویداد طاقت‌فرسا را از بین ببرد و از نظر ذهنی از ترس، درد و وحشت فرار کند و کم کم متمایل به این بیماری شود.

انواع اختلال تجزیه ای چیست؟

  • اختلال تجزیه ای هویت
  • فراموشی تجزیه ای
  • اختلال مسخ شخصیت / عدم تحقق

الف) اختلال تجزیه ای هویت

اختلال هویت تجزیه ای با تجربیات طاقت فرسا، رویدادهای آسیب زا و/یا سوء استفاده ای که در دوران کودکی رخ داده است، مرتبط است. اختلال هویت تجزیه ای قبلاً به عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته می شد.

علائم اختلال هویت تجزیه ای (معیارهای تشخیص) عبارتند از:

  • وجود دو یا چند هویت گوناگون (یا «وضعیت های شخصیتی») که با تغییراتی در رفتار، حافظه و تفکر همراه است. علائم و نشانه ها ممکن است توسط دیگران مشاهده شود و یا اینکه دیگران این حس را در خصوص شما تجربه کنند.
  • احساس گم شدن در میان خاطرات گذشته، حال و آینده که شخص نمی تواند به خوبی از یکدیگر تفکیک کند.
  • شخص نمی تواند در خصوص فعالیت های شغلی خود تعادل برقرار کند و یا وجود او در محیط های اجتماعی ناممکن و برای وی سخت می شود.

نگرش و ترجیحات شخصی (به عنوان مثال، در مورد غذا، فعالیت ها، لباس) یک فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای ممکن است به طور ناگهانی تغییر کند و سپس به عقب برگردد. تغییر هویت ها به طور غیرارادی اتفاق می افتد، ناخواسته است و باعث ناراحتی می شود.

موسسه سیدران، یک موسسه پژوهشی در خارج از ایران، بیان می دارد که:

که فرد مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای «احساس می‌کند که در درون خود دو یا چند موجودیت دارد که هر کدام طرز تفکر خود را دارند. مهم است که به خاطر داشته باشید که اگرچه این حالات در یک شخص کاملا متفاوت است و حتی به نظر می رسد که وی چند شخص است اما همه آنها تظاهرات یک فرد واحد و کامل هستند.

نام‌های دیگری که برای توصیف این اختلالات تجزیه ای به کار برده می شود: شامل «شخصیت‌های جایگزین»، «تغییرها»، «وضعیت‌های آگاهی» و «هویت‌ها» هستند.

الف_1) خطر بالای خودکشی در افراد مبتلا به اختلال تجزیه ای هویت

افرادی که در دوران کودکی آزار جسمی و جنسی را تجربه کرده‌اند در معرض خطر ابتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای هستند. در واقع افرادی که دچار اختلالات تجزیه ای می شوند، ترومای تکراری و طاقت فرسا را در دوران کودکی تجربه کرده اند.

در میان افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای در ایالات متحده، کانادا و اروپا، حدود 90 درصد قربانیان سوء استفاده و بی توجهی دوران کودکی بوده اند.

اقدام به خودکشی و سایر رفتارهای خودآزاری در میان افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای رایج است. بیش از 70 درصد از بیماران سرپایی مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای اقدام به خودکشی کرده اند.

الف _ 2) علائم اختلال تجزیه ای هویت

  1. از بین رفتن مدام حافظه ی کوتاه مدت و عدم تشخیص آن با حافظه ی بلند مدت خود، به طوری که شخص نمی تواند تشخیص دهد کدام خاطره مال چه زمانی است.
  2. هویت های چندگانه در شخص به طوری که چندین هویت را شناسایی می کند.

الف_ 2) درمان اختلال تجزیه ای هویت

چنانچه اختلالات تجزیه ایی درمان مناسبی برای آن صورت بگیرد، شخص عملکرد مناسبی در رفتار و عمل خود خواهد داشت و زندگی او روبه بهبودی خواهد رفت.

درمان معمولاً شامل روان درمانی است. درمان می تواند به افراد کمک کند تا بر فرآیند تجزیه و علائم کنترل لازم را در خصوص این بیماری داشته باشند.درمان ممکن است شدید و دشوار باشد زیرا شامل یادآوری و کنار آمدن با تجربیات آسیب زا گذشته است.

درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی دو نوع درمان رایج در این بیماری هستند. هیچ دارویی برای درمان مستقیم علائم اختلال هویت تجزیه ای وجود ندارد.

با این حال بسیاری از روانپزشکان و یا متخصصان اعصاب و روان در سایت دکتر بامن، استفاده از داروهای ضد افسردگی را برای درمان لازم و ضروری می دانند.

2) فراموشی تجزیه ای

فراموشی تجزیه ای شامل ناتوانی در به خاطر آوردن اطلاعات مربوط به خود شخص است که می توان گفت که فراموشی عادی نیست.

این فراموشی معمولاً مربوط به یک رویداد آسیب زا یا استرس زا است.فراموشی تجزیه ای با تجربه ترومای دوران کودکی و به ویژه با تجارب سوء استفاده عاطفی و غفلت عاطفی همراه است.

افراد ممکن است از از دست دادن حافظه خود آگاه نباشند یا فقط آگاهی محدودی داشته باشند. و احتمال دارد که اهمیت از دست دادن حافظه را در مورد یک رویداد یا زمان خاص به حداقل برسانند.

الف_1) انواع بیماری فراموشی تجزیه ای

  • موضعی – ناتوان در به خاطر سپردن یک رویداد یا دوره زمانی (که متداول ترین نوع است)
  • انتخابی – ناتوانی در به خاطر سپردن جنبه خاصی از یک رویداد یا برخی رویدادها در یک دوره زمانی مشخص
  • عمومی – از دست دادن کامل هویت و سابقه زندگی که در این نوع بیماری نادر می باشد.

ب_ 2) درمان بیماری فراموشی تجزیه ای

  • روان درمانی یا گفتار درمانی که در خصوص مشاوره یا درمان روانی اجتماعی است که شامل صحبت در مورد اختلال و مسائل مربوط به آن با فرد بیمار است. روان درمانی اغلب شامل هیپنوتیزم می شود (به شما کمک می کند تا آسیب را به خاطر بسپارید و از آن عبور کنید).
  • هنر درمانی خلاق: استفاده از فرآیند خلاق برای کمک به فردی که نمی تواند افکار خود را بیان کند.
  • شناخت درمانی که با گفتار درمانی برای شناسایی باورها و رفتارهای ناسالم و منفی صورت می گیرد.
  • داروها که شامل داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد اضطراب یا آرام بخش است. این داروها به کنترل علائم مرتبط با اختلالات تجزیه ای کمک می کنند، اما هنوز هیچ دارویی وجود ندارد که به طور خاص اختلالات تجزیه ای را درمان کند. با این حال، داروی پنتوتال گاهی اوقات می تواند به بازیابی خاطرات کمک کند.

توجه داشته باشید که طول یک رویداد فراموشی تجزیه ای ممکن است چند دقیقه یا چند سال باشد و بسته به شدت بیماری درمان برای فرد بیمار انجام می شود.

3. اختلال مسخ واقعیت-شخصیت

در این نوع بیماری اختلال تجزیه ای، شخص حس می کند فردی خارج از خود است و شاهد اعمال و رفتار خود از راه دور هستند. در واقع شخص حس می کند که اتفاقات یک حالت مه آلود دارد و این دنیا و هستی آن غیر واقعی هستند که می تواند برای چند لحظه و یا چند سال باشد.

الف_1) انواع و علائم اختلال مسخ واقعیت-شخصیت

  • مسخ شخصیت – احساس تجربیات غیر واقعی بودن یا جدا شدن از ذهن، در خود یا بدن فرد است که افراد ممکن است احساس کنند که بیرون از بدن خود هستند و رویدادهایی را که برایشان اتفاق می افتد را تماشا می کنند.
  • غیرواقعی شدن – تجربیات غیر واقعی بودن یا جدا شدن از محیط اطراف است که مردم ممکن است احساس کنند که چیزها و افراد در دنیای اطرافشان واقعی نیستند.

در طول این تجارب تغییر یافته، فرد از واقعیت آگاه است و تجربه او غیرعادی است. این تجربه بسیار ناراحت کننده است، حتی اگر به نظر برسد که فرد واکنشی نشان نمی دهد یا فاقد احساسات است.

علائم ممکن است در اوایل کودکی در شخص شروع شود. بر اساس آمارها میانگین سنی که یک فرد برای اولین بار این اختلال را تجربه می کند 16 سال است. کمتر از 20 درصد از افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت برای اولین بار علائم را بعد از 20 سالگی تجربه می کنند.

الف_ 2) درمان اختلال مسخ واقعیت-شخصیت

درمان دارویی خاصی برای این بیماری وجود ندارد اما پزشکان بعد از معاینه بالینی و حتی تست های خون، برای فرد دارو های متناسب با آن که حداقل بتواند از عوارض افسردگی کم کند، تجویز خواهند کرد.

گفتار درمانی نیز به شدت توسط مشاور توصیه می شود و به هر حال تمام بیماری های اعصاب و روان همواره با کمک به یک روان درمانگر خوب بهبود بیشتری خواهند یافت.

تشخیص بیماری اختلال تجزیه ای

شیوع اختلالات تجزیه ای در طول زندگی از 10 درصد در جمعیت عمومی تا 46 درصد در بیماران بستری روانپزشکی متغیر است. اختلال تجزیه ای را نمی توان در یک جلسه رد کرد و معمولاً برای بیمارانی که در آنها به اختلال تجزیه ای تشخیص داده شده است، به دلیل عدم آموزش مناسب، تشخیص قبلی اختلال تجزیه ای کمی طولانی خواهد بود.

برخی از تست‌های تشخیصی نیز برای استفاده با کودکان و نوجوانان استفاده شده است، مانند مقیاس تجربیات تجزیه‌ای نوجوان که نسخه کودکان از سنجش پاسخ (REMY-71) وجود دارد، مصاحبه با کودک برای تجربیات تجزیه ذهنی او، چک لیست تفکیک کودک (CDC)، چک لیست رفتار کودک (CBCL) و چک لیست علائم تروما برای خرده مقیاس تفکیک کودکان را شامل می شود.

در واقع بر اساس آمارها مشخص شده است که اختلالات تجزیه ای در جمعیت های سرپایی و همچنین در جوامع کم درآمد کاملاً شایع است. یک مطالعه نشان داد که در جمعیتی از بیماران سرپایی فقیر داخل شهر، شیوع 29 درصد اختلالات تجزیه ای وجود دارد.

مشکلاتی در طبقه بندی، تشخیص و راهبردهای درمانی اختلالات تجزیه ای و تبدیلی وجود دارد که می تواند با زمینه تاریخی هیستری درک شود .

حتی سیستم‌های فعلی که برای تشخیص DD استفاده می‌شوند مانند DSM-IV و ICD-10 در نحوه طبقه‌بندی متفاوت هستند. در بیشتر موارد، متخصصان سلامت روان هنوز در تشخیص بیماران مبتلا به اختلال تجزیه مردد هستند، زیرا قبل از تشخیص اختلال تجزیه‌ای، این بیماران به احتمال زیاد با اختلال افسردگی اساسی، اختلال اضطرابی و اغلب پس از بررسی، تشخیص داده شده‌اند.

اختلال استرس تروماتیک از مصاحبه با افرادی که ممکن است به اختلالات تجزیه ای مبتلا باشند، مشخص شده است که ممکن است در تشخیص دقیق نسبت به ارزیابی ها و مقیاس های خود نمره دهی موثرتر باشد.

شیوع اختلالات تجزیه ای به دلیل مشکلات فراوان در تشخیص اختلالات تجزیه ای به طور کامل شناخته نشده است. بسیاری از این مشکلات ناشی از درک نادرست اختلالات تجزیه ای، از ناآشنا بودن تشخیص یا علائم تا ناباوری در برخی از اختلالات تجزیه ای است.

با توجه به این مشخص شده است که تنها 28٪ تا 48٪ از افراد مبتلا به اختلال تجزیه ای درمان برای سلامت روان خود دریافت می کنند. بیمارانی که به اشتباه تشخیص داده می شوند، اغلب احتمال بیشتری دارد که به طور مکرر در بیمارستان بستری شوند، و عدم درمان می تواند منجر به درمان سرپایی شدید و نرخ بالاتر ناتوانی شود.

یکی از نگرانی‌های مهم در تشخیص اختلالات تجزیه‌ای در مصاحبه‌های پزشکی قانونی، این احتمال است که بیمار برای فرار از پیامدهای منفی، علائمی را تظاهر کند.

در مجرمان جنایی جوان سطوح بسیار بالاتری از اختلالات تجزیه ای مانند فراموشی را گزارش شده است. در یک مطالعه مشخص شد که 1٪ از مجرمان جوان فراموشی کامل را برای یک جنایت خشونت آمیز گزارش کردند، در حالی که 19٪ ادعا کردند فراموشی جزئی دارند.

همچنین مواردی وجود داشته است که در آن افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای، بسته به شخصیتی که در آن حضور دارند، شهادت های متناقضی در دادگاه ارائه می دهند.

شیوع اختلالات تجزیه ای در سراسر جهان به دلیل باورهای فرهنگی متفاوت پیرامون احساسات انسان و مغز انسان به خوبی درک نشده است.

نتیجه گیری

بیماری اختلال تجزیه ایی در دسته ی بیماری های روانی قرار دارد که تا کنون دسته بندی های زیادی برای آن مشخص کرده اند که ما مهم ترین و نادر ترین آنها را برای شما توضیح داده ایم و شما بهتر است که برای تشخیص و درمان به متخصص روانپزشکی در سایت دکتر با من مراجعه نمایید.

در این سایت می توانید به صورت اینترنتی و با خیال راحت لیست کامل روانپزشکان و متخصصان اعصاب را مشاهده و سپس با توجه به ساعات و روزهای حضور پزشک در مطب به وی مراجعه نمایید.

منابع

 

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلال هراس یا پانیک چیست و راه های درمان

بسیاری از اوقات ما به صورت طبیعی واکنش هایی نسبت به اتفاقات بد و ترسناک خواهیم داشت که می تواند اختلال هراس باشد. در واقع این بیماری، دست شما نبوده و به صورت غیرعادی از نظر جسمی و یا ذهنی دچار مشکل می شوید. زمانی که یک سری اتفاقات بد و تلخ در زندگی شخص رخ می دهد، ممکن است او تا مدت ها به دلیل تجربه ی آن اتفاق، پانیک شود و نشانه هایی چون تپش قلب و یک استرس بی دلیل، را از خود نشان دهد به همین سبب برای آشنایی بیشتر با بیماری اختلال هراس یا پانیک با ما همراه شوید و در اولین فرصت به روانپزشک در سایت دکتر با من مراجعه کنید.

علائم اختلال هراس یا پانیک چیست؟

علائم اختلال هراس یا پانیک

علائم اختلال هراس یا پانیک

قبل از هر چیز بهتر است بدانید که متاسفانه این بیماری ناگهانی ظاهر می شود و از قبل علائم خاصی ندارد، به همین جهت بهتر است که به محض مشاهده این علائم به روانپزشک مراجعه کنید. موارد زیر مهمترین علائم اختلال هراس است.

پزشک شما به هیچ عنوان نمی تواند دقیقا بگوید که این بیماری چقدر طول میکشد تا درمان شود اما همه ی تلاش خود را می کند تا به نتایج خوبی برسید.

  • افزایش میزان ضربان قلب
  • احساس ضعف و ناتوانی
  • عرق کردن زیاد
  • احساس حالت تهوع در زمان حمله
  • فشار بر روی قفسه سینه
  • حس تب و لرز
  • فشار خون پایین
  • احساس خفه شدن
  • حالت سرگیجه داشتن
  • در دست و پا حس سوزن سوزن داشتن
  • خشکی دهان در مدت حمله پانیک
  • حس خالی شدن و هراس از یک مکان

یک سری نشانه ها علاوه بر موارد بالا، در بدن شخص ظاهر می شود. مانند: بی‌خواب شدن، زنگ زدن گوش، ایجاد مشکل در تمرکز فرد، کاهش امیال جنسی، حس وحشت از هر اتفاقی که موجب سراسیمه عمل کردن خواهد شد.

اختلال پانیک یا وحشت زدگی می‌تواند هر روز چندین بار برای فرد اتفاق بیفتد، یا ممکن است هر هفته یا هر ماه شاهد این اتفاق باشید.

از طرفی گاهی‌اوقات فرد متوجه می‌شود که ممکن است دچار اختلال پانیک و وحشت زدگی شود. در چنین موقعیتی می‌توانید با تشخیص به ‌موقع و انجام راه‌های مقابله جلوی مشکل را بگیرید. این اختلال در زنان بیشتر از مردان دیده می‌شود و می‌توان با برخی از کارها و پیشگیری‌ها از رخ دادن آن جلوگیری کرد.

علل اختلال هراس و یا پانیک

در بیماری اختلال هراس و یا وحشت زدگی علل مشخصی نمی توان بیان کرد جز اینکه آن را تجربه رویارویی فرد با حوادث تلخ دانست. اما به طور کلی طبق تحقیقات دانشمندان این بیماری دارای چندین علت اصلی است که شخص چنانچه به آنها توجه کند می تواند به خوبی با این بیماری مقابله کند. در این صورت بهتر است برای درمان بیماری خود به پزشک متخصص روانپزشک در سایت دکتر با من مراجعه کنید.

  • عوامل جسمانی و فیزیکی

زمانی که شما دچار عدم تعادل در سطح هورمون های خود می شوید، دیگر بدن شما واکنش های طبیعی نشان نخواهد داد. مواقعی مثل بارداری، شیمی درمانی، کم کاری و یا پرکاری تیروئید، تنظیم نبودن عادت ماهیانه و دیگر بیماری هایی که تنظیم هورمون های شما را بهم می ریزد و در نتیجه، حملات عصبی و یا پانیک به سراغتان می آید و دیگر عدم تعادل در احساسات خود نخواهید داشت، در این حالات شما دچار پانیک و یا اختلال هراس شده اید.

  • اثر ژنتیک و ارث در زمان بروز حمله ی پانیک

از مهم ترین موارد دیگر این است که در خانواده شما افراد خانواده با یکدیگر بحث کنند. این خود به خود بر روی شما تاثیر مضاعف خواهد داشت و شما را تحریک به واکنش نشان دادن خواهد کرد. این موضوع ممکن است به موضوع ژنتیک در خانواده بازگردد. به همین جهت اگر این بیماری و علائم آن را در خانواده خود حس کردید بهتر است حتما به نزدیک ترین دکتر مشاور مراجعه کنید.

  • تاثیر محیط و اجتماع در اختلال هراس

زمانی که شما در محیط خود شاهد یک واقعه هولناک و وحشت انگیز باشید، تا مدت ها حس ترس و پانیک به دلیل آن اتفاق به سراغ شما خواهد آمد به همین جهت بهتر است که از محیط های پر آشوب و دردسر زا جدا خودداری نمایید. چرا که محیط اجتماعی همچون محیط خانواده تاثیر بسیار زیادی در ایجاد بیماری اختلال هراس خواهد داشت.

انواع اختلال هراس

انواع اختلال هراس

انواع اختلال هراس

اختلال هراس نیز دارای انواع بسیار زیادی است که شناختن انواع آنها نیز امری ضروری و مهم است و علاوه بر آن دکتر روانپزشک نیز بایستی تشخیص دهد که شما به کدام نوع آن مبتلا هستید. در واقع این موضوع موجب خواهد شد تا هرچه سریع تر بهبود یابید و درمان شوید.

اختلال هراس خاص (Specific phobias)

اختلال هراس خاص یا همان فوبیا به معنی ترس شدید از یک موضوع است. در این حالت شخص از مواجه شدن با یک موضوع بیش از حد می ترسد و ممکن است خود را در معرض بیماری های گوناگون، مانند حملات عصبی قرار دهد این ترس ناشی از اتفاقات گذشته است که بهترین راه حل آن مراجعه به رواندرمانگر و حل مسئله به صورت اختصاصی است.

برای مثال آراکنو فوبیا یا عنکبوت هراسی، ترس از آب، ترس از ارتفاع زیاد که در نتیجه عدم راه رفتن در مکان هایی که ارتفاع بلند دارند را نمی توانند تحمل کنند.

اختلال هراس اجتماعی (Social Anxiety Disorder)

این اختلال به زمانی برمی گردد که شخص سعی دارد از حضور در اجتماع خودداری کند. او به دلیل ترس های گذشته، توانایی مواجه شدن با افراد در جوامع بزرگ تر را ندارد. در نتیجه می توان گفت که در این حالت فرد بایستی نسبت به بیماریِ خود آگاه باشد و از حضور در اجتماع، دیگر هراس نداشته باشد.

بیماری اختلال هراس، فرد به علت خجالتی بودن نمی خواهد در مقابل مدیران خود و یا اساتید دانشگاه ظاهر شود و با آنها گفت و گو کند و علت آن چیزی نیست جز ترس از حضور در محیط و تمایل به فرار که بیشتر در فرد موج می زند تا ماندن و صحبت کردن، در نتیجه شخص به بیماری اختلال هراس دچار شده است. حضور در جمع یکی از نیاز های اساسی انسان است که بایستی حتما به آن توجه ویژه ای کند.

هراس از مکان‌های شلوغ یا آگورافوبیا (Agoraphobia)

از دیگر انواع اختلال هراس و ترس می‌توان به آگورافوبیا نیز اشاره کرد که اصطلاحا می گویند شخص دچار اختلال دگر هراسی شده است. اختلال دگر هراسی به این معناست که شخص از ورود به مکان های عمومی و بزرگ، هراس دارد و ماندن در محیط های امنِ خانه خود را ترجیح می دهد. یکی از این دلایل این است، زمانی که شخص به محیط های گروهی می رود دیگر نمی تواند آنجا بماند در نتیجه نوعی بی قراری و یا حمله پانیک به او دست می دهد.

هراس از تنهایی

این نوع ترس شاید در ظاهر مخصوص کودکان باشد، اما این طور نیست و شامل افراد بزرگسال نیز می شود. در واقع در این مدل از انواع اختلال هراس، فرد اصلا دوست ندارد که از عزیزان خود دور بماند و رفتن را نیز ترجیح می دهد و در نتیجه زمانی که تنها می ماند احساس آشوب و تنش را در خود حس می کند که در این جا حتما نیاز است که به روانپزشک در سایت دکتر با من مراجعه کند.

اختلال هراس در خواب

اختلال هراس در خواب موجب خواهد شد که شخص دچار کابوس های شبانه شود و در خواب، حس نا آرامی را تجربه کند. به طور مثال بسیاری از افراد در زمان خواب بلند می شوند، راه می روند و حتی ممکن است در طول شب صحبت کنند، این بیماری اختلال هراس در خواب به ترس هایی بر می گردد که شخص در کل زندگی خود تجربه می کند و در نتیجه در زمان خواب آن را بروز می دهد.

اختلال هراس از ظاهر خود

برخی از افراد به طور مدام از ظاهر خود ایراد می گیرند و همیشه خود را جلوی آیینه تصور می کنند و از اندام، موهای خود و هر آنچه را که در ظاهر وجود دارد، ایراد می گیرند. به این بیماری هراس از ظاهر خود می گویند که اگر بسیار تشدید شود، اشخاص به دنبال عمل های زیبایی هستند و یا هزینه بسیاری بابت خرید لوازم آرایش انجام می دهند.

راه های تشخیص بیماری اختلال هراس یا پانیک

راه های تشخیص بیماری اختلال هراس یا پانیک

راه های تشخیص بیماری اختلال هراس یا پانیک

همانطور که تا اینجا گفته شد، این بیماری به شدت می تواند از نظر روحی و حتی جسمی آزاردهنده باشد. به همین جهت تشخیص آن توسط روانپزشک و یا متخصص مغز و اعصاب بسیار مهم است. معمولا آنها از روش های زیر استفاده می کنند:

  1. نوار قلب
  2. نوار مغزی
  3. جلسات روان درمانی و روانپزشکی
  4. تست های اعصاب و عضله
  5. معاینه ی بالینی و شرح توضیح حالات بیمار

موارد بالا برخی از موارد تشخیصی است که پزشکان برای جویا شدن از حال بیمار آنها را می گیرند چرا که راه های تشخیص دیگری توسط پزشکان مغز و اعصاب نیز وجود دارد.

راه های درمان بیماری اختلال هراس یا پانیک

درمان بیماری اختلال هراس

درمان بیماری اختلال هراس

این بیماری می تواند از راه های غیر دارویی مثل جلسات مشاوره ی مداوم نیز امکان پذیر باشد اما این موضوع کاملا به این بستگی دارد که دکتر روانشناس چه شیوه درمانی را برای شما انتخاب کند به همین جهت نمی توان پاسخ قطعی به درمان این بیماری داد.

داروهایی اساسی در در درمان بیماری پانیک:

  • فلوکستین
  • پاروکستین
  • سرترالین
  • دیازپام
  • کلونازپام

داروهای بالا در حوزه روانپزشکی و مغز و اعصاب است که در درمان بیماری هایی چون افسردگی، حملات عصبی و پانیک، استرس و اضطراب بسیار کاربرد دارد.

روش های خانگی درمان بیماری پانیک:

هرچه شما در زندگی خود آرامش بیشتری داشته باشید، این حملات عصبی کمتر به سراغ شما خواهد آمد. به همین جهت پزشکان اغلب توصیه می کنند که شما در زندگی روتین خود، ورزش کردن و تمرین های مدیتیشن را قرار دهید. اما راه های زیر نیز گزینه ی مناسبی، جهت کنترل خود در زمان حملات پانیک و هراس هستند:

  1. تنفس عمیق و آرام
  2. استفاده از دوش آب سرد و گرم
  3. مصرف دمنوش های گیاهی و آرام بخش
  4. عدم مصرف کافئین
  5. گوش دادن به موسیقی ملایم
  6. تماشای فیلم و یا مشغول شدن به کار مورد علاقه جهت حواس پرتی

این موارد کارهایی است که شما می توانید در زمان حملات عصبی آن ها را امتحان کنید. اما از مصرف هرگونه دارو بدون تجویز پزشک خود جدا خودداری کنید.

کلام آخر

ما در این مقاله در خصوص بیماری اختلال هراس و حملات پانیک صحبت کرده ایم که امروزه به دلیل مشغله فراوان بسیاری از افراد درگیر آن هستند.

زمانی که علائم گفته شده در بالا را در خود مشاهده کردید بهتر است اولین اقدامی که انجام میدهید مراجعه به پزشک متخصص مغز و اعصاب و روانپزشک در سایت دکتر با من باشد.

شما میتوانید از تخصصی ترین سایت پزشکی در کشور که پروفایل هر پزشک به صورت جامع در آنجا بارگذاری شده است، نوبت خود را اخذ نمایید و هرچه سریعتر به وی مراجعه کنید.

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلال هذیان چیست؟ از علت تا شیوه های درمان

ما در این مقاله در خصوص اختلال هذیان یا پرت گویی با شما صحبت کرده ایم که می توانید به خوبی در این باره اطلاعات کسب کنید و همچنین برای درمانِ بهتر از دکتر روانپزشک یا روانشناس در سایت دکتر با من نوبت آنلاین دریافت نمایید.

تاریخچه ی اختلال هذیان

اختلال هذیان یکی از اختلالات روانی-شناختی است که با شنیدن صداها، دیدن تصاویر یا احساسات غیر واقعی همراه است. این اختلال ممکن است شامل تجربه های ترسناک، احساس تعقیب شدن، تصورات بیش از حد، افکار پریودیک و تعقیبی، و حتی حرکات بدنی بیش از حد باشد.تاریخچه اختلال هذیان به قدمت بسیاری برمی‌گردد و در سال‌های گذشته به عنوان اختلال اسکیزوفرنیا شناخته می‌شد. در سال ۱۹۱۱، اولین بار توسط روانپزشک سوئیسی بلولر این اصطلاح مورد استفاده قرار گرفت. اما در دهه‌های بعدی، این اختلال به صورت دقیق‌تری مورد بررسی و توصیف قرار گرفت.در سال ۱۹۵۲، انجام مطالعات توسط ایوانز و بلوم درباره‌ی این اختلال، به شناخت بیشتری از علائم و نشانه‌های آن منجر شد. در دهه‌های بعدی، توسعه مراکز درمانی و پزشکی برای افراد مبتلا به این اختلال افزایش یافت و روش‌های درمانی مختلفی برای کاهش علائم و نشانه‌های این بیماری به کار گرفته شدند.امروزه، بیماری پرت گویی به عنوان یکی از اختلالات روانی شایع ترین بیماری‌های روانی در جوامع مختلف به شمار می‌رود و درمان آن از طریق داروها و روش‌های روانشناسی امکان‌پذیر است.

مفهوم اختلال هذیان

اختلال هذیان (Psychotic Disorder) یکی از اختلالات روانی شناختی است که با شنیدن صداها، دیدن تصاویر یا احساسات غیر واقعی همراه است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است تجربه های ترسناک، احساس تعقیب شدن، تصورات بیش از حد، افکار پریودیک و تعقیبی، و حتی حرکات بدنی بیش از حد داشته باشند.علائم اختلال هذیان ممکن است شامل تصورات غلط درباره واقعیت، گمراهی در مورد واقعیت، تغییر در رفتارها و سبک زندگی، و تغییر در شیوه تفکر باشد. این اختلال می‌تواند تأثیرات شدیدی روی عملکرد افراد داشته باشد و زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر قرار دهد.علت دقیق اختلال هذیان هنوز مشخص نیست، اما عوامل مختلفی مانند ژنتیک، شیمیایی مغزی، فشار روانی، استفاده از مواد مخدر و الکل، و شرایط زندگی ممکن است نقش داشته باشند. درمان این بیماری ممکن است شامل داروهای ضد روانگردان، روش‌های روانشناسی، و مشاوره فردی و خانوادگی باشد.

علت بیماری توهم و پرت گویی

مصرف مواد مخدر از عوامل بروز بیماری هذیان
علت دقیق اختلال هذیان هنوز به طور کامل مشخص نشده است، اما برخی فاکتورهای احتمالی که ممکن است در بروز این بیماری نقش داشته باشند عبارتند از:
    • عوامل ژنتیک: اختلال هذیان به عنوان یک بیماری وراثتی در نظر گرفته می‌شود و افرادی که خانواده‌ای با تاریخچه این بیماری دارند، احتمال ابتلا به آن را بیشتر دارند.
    • فشارهای روانی: فشارهای روانی نظیر تنش، نگرانی و استرس می‌توانند به بروز این بیماری کمک کنند.
    • شیمیایی مغزی: تغییرات در سطح شیمیایی مغزی مانند افزایش سطح دوپامین در مغز، می‌تواند به بروز این بیماری کمک کند.
    • مصرف مواد مخدر: مصرف مواد مخدر مانند ماریجوانا و LSD نیز در بروز اختلال هذیان نقش دارند.
    • شرایط محیطی: شرایط محیطی مانند فقر، تحصیلات کم، اجتماعی بودن در مناطق شهری، و شیوه زندگی نامناسب می‌توانند به بروز اختلال هذیان کمک کنند.
به طور کلی، علل بروز توهم و پرت گویی به دلیل ترکیبی از فاکتورهای ژنتیک، شیمیایی، محیطی و روانشناختی است که با هم تعامل دارند و به بروز این بیماری منجر می‌شوند.

علائم اختلال هذیان

علائم بیماری توهم و پرت گویی ممکن است شامل یک یا چند شاخص زیر باشد:
    1. هالوسیناسیون ها: شنیدن صداها، دیدن تصاویر یا حس غیر واقعی از مزاج و بویایی، به طور مثال فردی ممکن است تصور کند که یک شخصیت خارق العاده در اطراف اوست.
    1. افکار غلط: تصورات غلط درباره واقعیت، گمراهی در مورد واقعیت، تصورات پوچ و بی معنی، و افکار توهمی، به طور مثال فردی ممکن است باور داشته باشد که او مورد تعقیب است.
    1. تغییر در رفتارها و سبک زندگی: تغییر در شیوه تفکر، تغییر در رفتار و سبک زندگی، به طور مثال فردی ممکن است به طور ناگهانی شروع به انجام کارهای عجیب و غریب کند.
    1. اضطراب و ترس: افراد مبتلا به اختلال هذیان ممکن است ترس و اضطراب بیشتری از دیگران تجربه کنند، به طور مثال فردی ممکن است به دلیل تصور تعقیب در حال احساس ترس و وحشت باشد.
    1. بیش فعالی و یا کم فعالی: افراد مبتلا به اختلال هذیان ممکن است بیش از حد پرانرژی یا بیش فعال باشند یا به طور عکس ممکن است بیشتر از حد بی‌حال و بی‌انگیزه باشند.
    1. انزوا و اجتماعی نبودن: افراد مبتلا به اختلال هذیان ممکن است به طور ناگهانی مسدود شوند و به اجتماعی نروند.
به طور کلی، علائم بیماری پرت گویی می‌تواند بسیار متنوع باشد و به وضوح از رفتار و شیوه زندگی فرد تحت تأثیر قرار می‌دهد. در صورتی که فردی به هر یک از این علائم مبتلا است، بهتر است به یک روانپزشک یا متخصص روانشناسی مراجعه کند.

چگونه می‌توان به افراد مبتلا به اختلال هذیان کمک کرد؟

با توجه به اینکه اختلال هذیان می‌تواند تأثیرات شدیدی روی عملکرد و کیفیت زندگی افراد داشته باشد، کمک به این افراد بسیار مهم است. در زیر تعدادی از راهکارهای موثر برای کمک به افراد مبتلا به توهم و پرت گویی را ذکر می‌کنیم:
    • درمان دارویی: استفاده از داروهای ضد روانگردان مانند آنتی پسیکوتیک ها و ضدافسردگی در کنترل علائم این بیماری موثر است.
    • روش‌های روانشناسی: به کمک مشاوره روانشناسی، فرد می‌تواند درک بهتری از علائم اختلال هذیان پیدا کند و راهکارهای موثری برای مدیریت آنها پیدا کند.
    • حمایت اجتماعی: افراد مبتلا به بیماری توهم و پرت گویی نیاز به حمایت اجتماعی دارند. خانواده، دوستان و گروه‌های حمایتی می‌توانند به افزایش اعتماد به نفس افراد مبتلا کمک کنند و در مدیریت علائم آنها به عنوان یک تیم موثر عمل کنند.
    • تغذیه سالم: تغذیه سالم و منظم می‌تواند به کنترل علائم اختلال هذیان کمک کند. مصرف مواد مخدر و الکل باید به حداقل کاهش یابد.
    • تمرینات مکمل: تمرینات مکمل مانند یوگا، تمرینات تنفسی، و مدیتیشن می‌تواند به کنترل استرس و اضطراب کمک کند.
به طور کلی، برای کمک به افراد مبتلا به بیماری توهم و پرت گویی، نیاز است تا یک برنامه درمانی شخصی سازی شده و با همکاری پزشک متخصص اعصاب، متخصص روانشناسی و خانواده ایجاد شود. با تلاش‌های مشترک، می‌توان به بهبود علائم این بیماری و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا کمک کرد.

آیا تغذیه مناسب می‌تواند به تنهایی به کنترل علائم بیماری پرت گویی کمک کند؟

تغذیه مناسب می‌تواند به کنترل علائم بیماری توهمو پرت گویی کمک کند، اما به تنهایی کافی نیست و باید به همراه سایر روش‌های درمانی مورد استفاده قرار گیرد.تحقیقات نشان داده است که برخی مواد غذایی می‌توانند به کنترل علائم این بیماری کمک کنند. به طور کلی، تغذیه با مواد غذایی سالم و متنوع می‌تواند به بهبود سلامت جسمی و روانی کمک کند و برای کنترل علائم این بیماری نیز می‌تواند مفید باشد.برخی از مواد غذایی که می‌توانند به کنترل علائم اختلال هذیان کمک کنند، عبارتند از:
    • میوه‌ها و سبزیجات: مصرف میوه‌ها و سبزیجات به دلیل حاوی ویتامین‌ها، مواد معدنی و فیبر، می‌تواند به بهبود سلامت جسمی و روانی کمک کند.
    • ماهی و مواد غذایی غنی از اسیدهای چرب امگا-۳: ماهی و مواد غذایی غنی از اسیدهای چرب امگا-۳ می‌توانند به بهبود سلامت مغز و کاهش التهاب‌های بدن کمک کنند.
    • غلات کامل: مصرف غلات کامل می‌تواند به کاهش میزان قند خون کمک کند و بهبود سلامت قلبی و عروقی را تسهیل می‌کند.
    • مواد غذایی غنی از آنتی‌اکسیدان‌ها: مواد غذایی غنی از آنتی‌اکسیدان‌ها مانند توت‌فرنگی، میوه‌های خشک و سبزیجات تیره رنگ می‌توانند به کاهش التهاب‌ها در بدن کمک کنند.
به طور کلی، تغذیه مناسب می‌تواند به کنترل علائم اختلال هذیان کمک کند، اما به تنهایی کافی نیست و باید به همراه سایر روش‌های درمانی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اینکه هر فرد ممکن است نیازهای مختلفی در مورد تغذیه داشته باشد، بهتر است با یک تغذیه‌شناس مشورت کرده و یک برنامه تغذیه‌ای شخصی‌سازی شده برای خود تهیه کنید.

چه افرادی بیشتر در گیر بیماری اختلال هذیان هستند؟

افرادی که بیشتر در گیر بیماری اختلال هذیان هستند، عبارتند از:
    1. جنسیت: اختلال هذیان در هر دو جنسیت یعنی مردان و زنان مشاهده می‌شود، اما به طور کلی در مردان بیشتر دیده می‌شود.
    1. سن: اختلال هذیان در دوران نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع می‌شود. در بیشتر موارد، علائم اختلال هذیان بعد از سن ۳۰ سال کاهش می‌یابد.
    1. تاریخچه خانوادگی: داشتن تاریخچه خانوادگی در اختلال هذیان، یکی از عواملی است که می‌تواند افراد را در بالا بردن ریسک ابتلا به این اختلال قرار دهد.
    1. مصرف مواد مخدر: استفاده از مواد مخدر مانند ماریجوانا و LSD می‌تواند به افزایش ریسک ابتلا به اختلال هذیان منجر شود.
    1. اختلالات روانی دیگر: داشتن اختلالات روانی دیگر مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات خلقی، می‌تواند به افزایش ریسک ابتلا به اختلال هذیان منجر شود.
    1. استرس: استرس و فشارهای روزمره می‌تواند به ظهور علائم اختلال هذیان کمک کند.
به طور کلی، علائم اختلال هذیان ممکن است به دلیل عوامل مختلفی از جمله ژنتیک، محیطی، شیمیایی و روانشناختی در افراد شروع شود. با این حال، بیشتر افراد مبتلا به این اختلال، ترکیبی از عوامل مختلف را تجربه می‌کنند.

چه راه‌هایی برای کاهش ریسک ابتلا به اختلال هذیان وجود دارد؟

برخی راه‌هایی که می‌تواند به کاهش ریسک ابتلا به اختلال هذیان کمک کند، عبارتند از:
    • حفظ سلامت روانی: تمرینات مانند مدیتیشن، یوگا، تکنیک‌های تنفسی و ورزش می‌تواند به حفظ سلامت روانی کمک کند و ریسک ابتلا به اختلال هذیان را کاهش دهد.
    • از مصرف مواد مخدر خودداری کنید: استفاده از مواد مخدر مانند ماریجوانا، الکل و مواد مخدر دیگر می‌تواند به افزایش ریسک ابتلا به اختلال هذیان منجر شود، لذا از مصرف این مواد خودداری کنید.
    • کنترل استرس: استرس می‌تواند عاملی برای ظهور علائم اختلال هذیان باشد، بنابراین تلاش کنید تا استرس را در روزمره کاهش دهید.
    • مراجعه به روانپزشک: اگر شما یا فردی در خانواده‌تان علائمی از اختلال هذیان دارید، بهتر است به متخصص روانپزشک مراجعه کنید و درمان مناسب را زودتر شروع کنید.
    • مراقبت از سلامت جسمی: حفظ سلامت جسمی می‌تواند به کاهش ریسک ابتلا به بیماری‌های روانی و جسمی کمک کند، بنابراین توصیه می‌شود که تغذیه سالم و منظم داشته باشید و ورزش کنید.
    • مراقبت از خود: مراقبت از خود، به شما کمک می‌کند تا با استرس و تنش‌های روزمره بهتر کنار بیایید و به طور کلی روحیه‌تان را بهتر کنید. این شامل مراقبت از خود در زمینه‌هایی مانند خواب، تغذیه، تفریح و روابط اجتماعی است.
به طور کلی، بهداشت روانی و جسمی به عنوان یک مجموعه از فاکتورهایی که می‌تواند به کاهش ریسک ابتلا به اختلال هذیان کمک کند، بسیار مهم هستند.

آیا بیماری پرت گویی و توهم به صورت وراثتی انتقال پیدا می‌کند؟

بله، اختلال هذیان به صورت وراثتی انتقال پیدا می‌کند. بر اساس تحقیقات انجام شده، نشان داده شده است که افرادی که تاریخچه خانوادگی از اختلال هذیان دارند، بالاترین ریسک برای ابتلا به این اختلال را دارند. اگر یکی از والدین یا برادران یا خواهران فردی از اختلال هذیان رنج می‌برد، ریسک ابتلا به این اختلال برای فرد به طور متوسط ۱۰ درصد تا ۱۵ درصد بیشتر از عموم جامعه است.هر ژنی که در رابطه با اختلال هذیان مسئول باشد، به صورت خودکار به فرزندان انتقال می‌یابد و می‌تواند باعث افزایش ریسک ابتلا به این اختلال در فرزندان شود.به هر حال، این مهم است که تاریخچه خانوادگی از اختلال هذیان فقط یک عامل برای ابتلا به این اختلال نیست و بسیاری از افرادی که تاریخچه خانوادگی از این اختلال را ندارند، همچنین ممکن است به این اختلال مبتلا شوند. به علاوه، بیشتر افرادی که تاریخچه خانوادگی از اختلال هذیان دارند، این اختلال را تجربه نمی‌کنند و تنها یک کاهش در سطح ریسک برای آنها ممکن است. بنابراین، اگر شما یا کسی در خانواده‌تان به اختلال هذیان مبتلا است، بهتر است با روانپزشک خود مشورت کنید و روش‌های مناسب برای کاهش ریسک ابتلا به این اختلال را بررسی کنید.

انواع اختلال هذیان

انواع اختلال هذیان عبارتند از:
    1. اسکیزوفرنی: که به عنوان اختلال هذیانی شناخته می‌شود و شامل علائمی مانند هالوسیناسیون‌ها، توهم‌ها، اختلال در رفتار و ارتباط با دیگران و نیز افکار و رفتارهای عجیب و غریب است.
    1. اختلال همراه با توهمات: در این نوع اختلال هذیانی، فرد دچار توهماتی می‌شود که معمولاً به شخصیت یا موقعیت فردی او مرتبط هستند.
    1. اختلال هذیانی نوع پارانوئید: در این نوع اختلال هذیانی، فرد دچار توهمات پارانوئیدی (شامل توهم وسواسی، توهم اضطرابی و توهم تعقیبی) است.
    1. اختلال هذیانی نوع خودشیفته: در این نوع اختلال هذیانی، یک نوع از اختلال شخصیت است که فرد معتقد است که خودش را به عنوان یک شخص مهم و متمایل به شهرت و قدرت در جامعه در نظر می‌گیرد.
    1. اختلال هذیانی نوع نوتوپیک: در این نوع اختلال هذیانی، فرد دچار توهماتی می‌شود که به تجربه موقعیت‌های نوتوپیک (شامل جهانی آرمانی و طراوت و یا عصر زرین) مرتبط هستند.
    1. اختلال هذیانی نوع زودرس: در این نوع اختلال هذیانی، علائم بیماری هذیانی در دوران نوجوانی ظاهر می‌شود و از دوران بزرگسالی به شدت کاهش می‌یابد.
هر نوع از این اختلال هذیانی، علائم و نشانه‌های خاص خود را دارد و برای تشخیص و درمان نیاز به مشاوره و درمان از پزشکان و متخصصان روانشناسی دارد.

شیوه های تشخیص اختلال هذیان

تشخیص اختلال هذیان معمولاً توسط یک پزشک روانپزشک یا تخصصی در حوزه اختلالات روانی صورت می‌گیرد. برای تشخیص اختلال هذیان، روانپزشک ممکن است از روش‌های مختلفی استفاده کند که شامل موارد زیر می‌شوند:
    • مصاحبه با بیمار: پزشک ممکن است با بیمار مصاحبه کند تا علائم، نشانه‌ها، تجربیات و تاریخچه پزشکی و خانوادگی را بررسی کند.
    • بررسی علائم جسمی: پزشک ممکن است برای بررسی علائم جسمی، آزمایش خون و اسکن مغز انجام دهد.
    • بررسی علائم روانی: پزشک روان درمانگر ممکن است از ابزارهایی مانند پرسشنامه‌ها و ارزیابی‌های روانشناختی برای بررسی علائم روانی استفاده کند.
    • ارزیابی توهمات و هالوسیناسیون‌ها: پزشک روانشناس ممکن است از بیمار بپرسد که در مورد توهمات و هالوسیناسیون‌هایش توضیح دهد و در صورت لزوم با او برای بررسی دقیق‌تر این مسائل همراهی کند.
پس از تشخیص اختلال هذیان، روانپزشک یا روانشناس می‌تواند برای درمان این اختلال از روش‌های مختلفی مانند روش‌های دارویی، روان‌درمانی و درمان‌های مکمل استفاده کند. به هر حال، تشخیص و درمان این اختلال باید توسط پزشک متخصص روان درمانگر مجرب انجام شود و بهتر است درمان را با طبیب خود مشاوره کنید.

روش های درمانی بیماری توهم و پرت گویی به چه صورت است؟

درمان اختلال هذیان معمولاً شامل یک ترکیب از روش‌های مختلف است که به منظور کنترل علائم و بهبود کیفیت زندگی بیمار انجام می‌شود. روش‌های درمانی اختلال هذیان شامل موارد زیر می‌شود:
    • درمان دارویی: داروهای ضد پایه و ضد تحریکی مانند آنتی‌پسیکوتیک‌ها (antipsychotics) معمولاً برای کنترل توهمات و هالوسیناسیون‌ها استفاده می‌شوند. این داروها می‌توانند بهبود علائم را در بیشتر افراد با اختلال هذیان بهبود بخشند.
    • روان‌درمانی: روان‌درمانی، شامل مشاوره و درمان‌های روانشناختی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) و درمان فردگرا است. این روش‌ها به بیماران کمک می‌کنند تا مشکلات روانی خود را مدیریت کرده و راه‌هایی برای مقابله با علائم اختلال هذیان یاد بگیرند.
    • درمان شغلی و تحصیلی: افرادی که با اختلال هذیان مبتلا هستند، ممکن است مشکلاتی در تحصیل و کارشان داشته باشند. به همین دلیل، درمان شغلی و تحصیلی می‌تواند به بیماران کمک کند تا مهارت‌های لازم را برای پیشرفت در زندگی شغلی و تحصیلی یاد بگیرند.
    • درمان مکمل: درمان‌های مکمل مانند ماساژ، یوگا و مدیتیشن ممکن است به بیماران با اختلال هذیان کمک کنند تا آرامش و راحتی بیشتری برای مدیریت علائم خود داشته باشند.
مهم است که درمان اختلال هذیان توسط یک پزشک متخصص و مجرب روانپزشکی انجام شود. همچنین، این درمان باید با توجه به نیازهای و شرایط هر بیمار، شخصی‌سازی شود.

نتیجه گیری

اختلال هذیان یک اختلال روانی جدی است که می‌تواند کیفیت زندگی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. شیوع این اختلال در جامعه نسبتاً کم است، اما برای افرادی که با آن مبتلا هستند، این اختلال می‌تواند به شدت مزاحم باشد و برای ایشان و خانواده‌هایشان مشکلاتی را به همراه داشته باشد.با توجه به اینکه دلایل بروز این اختلال هنوز کاملاً مشخص نیست، درمان این اختلال معمولاً شامل ترکیبی از روش‌های مختلف است که شامل درمان دارویی، روان‌درمانی، درمان شغلی و تحصیلی و درمان‌های مکمل می‌شود. بهترین شیوه درمان اختلال هذیان برای هر فرد ممکن است متفاوت باشد، بنابراین مهم است که درمان توسط یک روانپزشک متخصص و مجرب در سایت دکتر با من انجام شود.منابع:

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلال کابوس چیست؟ علت تا درمان

این روزها به دلیل حجم فشار کاری و مشکلات زندگی موجب شده تا شخص نتواند خواب راحت و درستی را داشته باشد و یکی از این اختلال هایی که وی ممکن است تجربه کند اختلال کابوس است. به همین جهت ما در این مقاله در خصوص این بیماری از علت تا درمان، ریشه یابی کرده و پیشنهاد می کنیم برای شناخت بهتر تا انتهای آن همراه ما باشید.

اختلال کابوس

اختلال کابوس یکی از اختلالات خواب است که در طول شب برای فرد مبتلا به آن کابوس‌های ترسناک و تکراری را ایجاد می‌کند. این اختلال بر اساس دسته‌بندی‌های روانپزشکی به عنوان یک اختلال خواب و بیداری شناخته می‌شود.اختلال کابوس می‌تواند در هر سنی رخ دهد، اما به طور معمول در کودکی و نوجوانی رایج‌تر است. نشانه‌ها و علائم این اختلال شامل تجربه کابوس‌های ترسناک، پریدن و چلپ‌چلوپ در خواب، تنفس سریع و بی‌نظم، تعریق و افزایش ضربان قلب می‌شوند. پس از بیدار شدن از خواب وحشتناک، فرد ممکن است نتواند به طور کامل به خود بیاید و احساس ترس، استرس و نگرانی داشته باشد.علل اختلال کابوس هنوز به طور دقیق مشخص نشده‌اند، اما برخی از عوامل می‌توانند مؤثر باشند. عوامل وراثتی، استرس، اضطراب، بیماری‌های روانی و مصرف بعضی از داروها ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشند.درمان اختلال کابوس به وسیله روش‌های مختلفی انجام می‌شود. روش‌های مشاوره روان‌شناختی، ارزیابی و مدیریت استرس، تغییر رفتار خواب و در برخی موارد مصرف داروها می‌توانند در بهبود این اختلال مؤثر باشند.اختلال کابوس معمولاً بعد از مدتی به طور خودبخود تحت کنترل در می‌آید و اغلب در سنین بزرگتری از بین می‌رود. با این حال، در صورتی که این اختلال برای شما به وجود بیاید می توانید نزد دکتر اعصاب و روان خوب در سایت دکتر با من مراجعه کنید.

تاریخچه ی بیماری اختلال کابوس

اختلال کابوس یکی از انواع اختلال خواب است که تاریخچه‌ای طولانی دارد. از دوران باستان تا به امروز، این اختلال مورد توجه قرار گرفته و مورد مطالعه و تحقیقات بسیاری قرار گرفته است.در تمدن‌های باستانی، معتقد بودند که کابوس‌ها ناشی از تسخیر جانوران یا روحانیت هستند. در میان مردمان باستان، اعتقاد وجود داشت در زمان خواب، ارواح و اجساد خارق‌العاده به شخص حمله می‌کنند و او را در معرض خطر قرار می‌دهند. برای مقابله با این حوادث، طرح‌ها و روش‌های مختلفی ایجاد شد، مانند استفاده از تمائم، سنگ‌های مقدس، نقوش و طلسمات.در قرون وسطی، توضیحاتی درباره کابوس‌ها وجود داشت. اعتقاد معمول آن زمان بود که کابوس‌ها ناشی از تسخیر شیاطین هستند. تاخیر در رویارویی با کابوس و تعلیمات مذهبی به شکل تبیین‌های مختلف، متون مذهبی و همچنین راهکارهای خاص برای مقابله با کابوس از این دوران نیز به ما رسیده است.در قرن 17، خانم آناویب خویس (Anna von Haussen)، که خود مبتلا به کابوس بود، توصیفات مفصلی از تجربه خود در کتابی به نام “آرمان” (Traum) منتشر کرد. این کتاب در سال 1664 به چاپ رسید و به منبعی ارزشمند برای تحقیقات روانشناختی درباره کابوس‌ها تبدیل شد.در قرن 19، سیگموند فروید، پدر روان‌شناسی، به مطالعه کابوس‌ها پرداخت و تحلیل‌های مفصلی درباره نقش و اهمیت آن‌ها در روانشناسی انسان ارائه کرد. فروید از نظریه‌های خود درباره تفسیر رویاها برای تفسیر و تحلیل کابوس‌ها استفاده کرد.از آن زمان تا به امروز، تحقیقات و پژوهش‌های متعددی درباره اختلال کابوس صورت گرفته است. بهبود تشخیص و درمان این اختلال توسط روانشناسان و پزشکان متخصص در زمینه خواب و بیداری پیشرفت‌های مهمی را به همراه داشته است.

مفهوم بیماری اختلال کابوس

اختلال کابوس به یک اختلال خواب اشاره دارد که در آن فرد مبتلا به کابوس‌های ترسناک و ناخوشایند را در طول شب تجربه می‌کند. این کابوس‌ها معمولاً واقع‌گرایانه و بسیار واضح به نظر می‌رسند و شامل ترس، تهدید، خطر، ضربه و وقوع رویدادهای ناگوار است.اختلال کابوس می‌تواند به طور مکرر و مزمن در طول شب رخ دهد و باعث ایجاد تنش و ناراحتی شدید در فرد مبتلا شود. این اختلال می‌تواند باعث اختلال خواب، خستگی روزانه، اختلال اضطراب فراگیر، افزایش استرس و تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی عمومی فرد شود.فرد مبتلا به اختلال کابوس ممکن است از تجربه‌های ترسناک و ناخوشایند که در خواب خود تجربه می‌کند، ناراحتی و ترس شدیدی بیان کند. این تجربه ممکن است تاثیرات روانی و عاطفی منفی بر فرد داشته باشد و در برخی موارد ممکن است به مشکلات خلق و خوی، کاهش عملکرد روزانه و مشکلات در روابط اجتماعی منجر شود.تشخیص اختلال کابوس توسط دکتر روانشناس یا متخصص خواب و بیداری قابل انجام است و درمان این اختلال شامل مشاوره روان‌شناختی، مدیریت استرس، تغییر رفتار خواب و در بعضی موارد استفاده از داروها می‌شود. هدف اصلی درمان این اختلال، کاهش تکرار و شدت کابوس‌ها و بهبود کیفیت خواب و روزمرگی فرد مبتلا است.

علت بیماری اختلال کابوس

علت دقیق اختلال کابوس هنوز به طور کامل مشخص نشده است. اما برخی عوامل می‌توانند در بروز این اختلال نقش داشته باشند:
    1. عوامل وراثتی: ژنتیک و وراثت ممکن است در بروز اختلال کابوس نقش داشته باشند. اگر در خانواده فرد مبتلا به این اختلال وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن بیشتر است.
    1. استرس و اضطراب: استرس شدید، نگرانی‌ها، اضطراب و تجربه رویدادهای ناگوار می‌توانند به بروز کابوس‌های ترسناک مرتبط با اختلال کابوس منجر شوند.
    1. بیماری‌های روانی: برخی از بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب عمومی، اختلالات وسواسی-جبری و اختلال استرس پس‌تروماتیک ممکن است با بروز کابوس‌های ترسناک در ارتباط با اختلال کابوس مرتبط باشند.
    1. استفاده از بعضی داروها: مصرف برخی از داروها مانند ضداضطراب‌ها، ضدافسردگی، داروهای قرص خواب و مشتقات آنتی‌هیستامینی می‌تواند به بروز کابوس‌های ناخوشایند در خواب کمک کند.
    1. سوء مصرف مواد: مصرف مواد مخدر و الکل نیز ممکن است باعث ایجاد کابوس‌های ترسناک و اختلالات خواب شود.
مهم است بدانید که عوامل فوق تنها عوامل مشترک هستند و هر فرد ممکن است تحت تأثیر عوامل متفاوتی قرار بگیرد. برای تشخیص دقیق و درمان مناسب اختلال کابوس، توصیه می‌شود با یک روانشناس یا متخصص خواب و بیداری مشاوره و روانپزشک در سایت دکتر با من نوبت اخذ نمایید.

انواع بیماری رویای وحشتناک و ناخوشایند

اختلال کابوس به انواع مختلفی تقسیم می‌شود. در زیر، برخی از انواع این اختلال را بررسی می‌کنیم:
    1. کابوس‌های تکراری: در این نوع، فرد مبتلا به کابوس‌های خاص و تکراری در طول شب روبرو می‌شود. این کابوس‌ها می‌توانند شامل تهدیدها، حوادث ترسناک، حادثه‌های واقعی یا فانتزی باشند و بر روی خواب و کیفیت زندگی روزمره تأثیر بگذارند.
    1. کابوس‌های شبانه و افسردگی: در این نوع کابوس‌ها، فرد مبتلا به کابوس‌های ترسناک در طول شب روبرو می‌شود که به طور مستمر با وضعیت افسردگی و ناراحتی عاطفی همراه است.
    1. کابوس‌های شبانه و اضطراب: در این حالت، کابوس‌ها همراه با حالت اضطراب و نگرانی شدیدی رخ می‌دهند و می‌توانند به وضعیت تنش و استرس روزانه فرد مرتبط باشند.
    1. کابوس‌های خانوادگی: در برخی موارد، کابوس‌ها به طور متمرکز در خانواده‌ها پخش می‌شوند و اعضای خانواده ممکن است با مشکلات خواب و کابوس‌های ترسناک مشابه مواجه شوند.
    1. کابوس‌های مرتبط با ترس از مرگ: این نوع کابوس‌ها معمولاً به صورت حوادث مرگ و فناپذیری همراه است و فرد را به ترس از مرگ و مرگ خود یا عزیزان نزدیک می‌برد.
مهم است بدانید که این فهرست تنها برخی از نمونه‌های اختلال کابوس است و هر فرد ممکن است تجربه‌ها و کابوس‌های خاص خود را داشته باشد. تشخیص دکتر اعصاب و روان به شخص کمک می کند.

آمار جهانی اختلال کابوس

آمار جهانی درباره اختلال کابوس به صورت دقیق و کامل در دسترس نیست، اما تحقیقات و مطالعاتی در این زمینه انجام شده است. اختلال کابوس بین جمعیت جهانی نسبتاً شایع است و می‌تواند در هر سن و در هر جنسیتی رخ دهد.به طور کلی، اختلال کابوس بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی رخ می‌دهد و با عبور از این دوره‌ها به طور طبیعی کاهش می‌یابد. در بزرگسالان نیز این اختلال وجود دارد، اما شیوع آن کمتر است.در تحقیقاتی که در برخی کشورها انجام شده است، مشخص شده است که درصدی از جمعیت با تجربه کابوس‌ها در طول شب روبرو هستند. این درصد متغیر است و به عوامل مختلفی مانند محیط زندگی، سن، جنسیت و وضعیت روانی افراد بستگی دارد.اطلاعات دقیق در مورد شیوع اختلال کابوس در سطح جهانی نیاز به تحقیقات بیشتر و جامع‌تر دارد. با این حال، مشخص است که این اختلال به عنوان یک مسئله روانشناختی و خواب برای جامعه جهانی مهم است و تشخیص و درمان مناسب آن از اهمیت بالایی برخوردار است.

چه افرادی بیشتر درگیر بیماری رویای وحشتناک در شب میشوند؟

افراد در هر سن و جنسیتی ممکن است به اختلال کابوس مبتلا شوند. با این حال، برخی عوامل می‌توانند افراد را در معرض خطر بیشتری برای بروز این اختلال قرار دهند. به طور کلی، عوامل زیر می‌توانند درگیری فرد با اختلال کابوس را تسهیل کنند:
    1. سن: اختلال کابوس بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی رخ می‌دهد. در این دوره‌ها، سیستم عصبی هنوز در حال تکامل است و ممکن است آسیب‌پذیری بیشتری نسبت به تجربه کابوس‌ها داشته باشد.
    1. استرس و اضطراب: افرادی که با استرس شدید، اضطراب و تجربه رویدادهای ناگوار مواجه هستند، ممکن است در برابر بروز کابوس‌ها آسیب‌پذیرتر باشند.
    1. بیماری‌های روانی: برخی از بیماری‌های روانی مانند افسردگی آتیپیک، اضطراب عمومی، اختلالات وسواسی-جبری و اختلال استرس پس‌تروماتیک می‌توانند با بروز کابوس‌های ترسناک در خواب مرتبط با اختلال کابوس مرتبط باشند.
    1. مصرف داروها و مواد مخدر: برخی از داروها و مواد مخدر می‌توانند به بروز کابوس‌های ترسناک و اختلالات خواب مرتبط باشند.
    1. عوامل وراثتی: وراثت و ژنتیک نیز ممکن است در بروز اختلال کابوس نقش داشته باشند. اگر در خانواده فرد مبتلا به این اختلال وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن بیشتر است.
هرچند که این عوامل می‌توانند تأثیرگذار باشند، اما اختلال کابوس می‌تواند توسط یک روانپزشک خوب درمان شود.

چگونه از بیماری اختلال کابوس جلوگیری کنیم؟

محیط خواب مناسب روشی برای جلوگیری از کابوس شبانه
برای جلوگیری از بروز بیماری اختلال کابوس و کاهش خطر آن، می‌توانید اقدامات زیر را انجام دهید:
    • مدیریت استرس: تلاش کنید استرس و فشار روزمره را مدیریت کنید. از روش‌های مختلفی مانند مدیتیشن، تمرینات تنفس عمیق، ورزش منظم و روش‌های آرامش‌بخش مانند یوگا استفاده کنید.
    • ایجاد محیط خواب مناسب: اطمینان حاصل کنید که محیط خواب شما آرام و راحت است. از یک تخت خواب مریح و تاریک، صداهای ملایم و دمای مناسب در اتاق خوابتان استفاده کنید.
    • روزمره بهداشت خواب: برای حفظ یک روزمره بهداشت خواب، الگوی خواب منظمی را ایجاد کنید و به طور منظم به خواب بروید و از بیداری ناگهانی و ناشی از زنگ‌های هشدار استفاده نکنید.
    • محدود کردن مصرف مواد مخدر و الکل: سعی کنید مصرف مواد مخدر و الکل را محدود کنید، زیرا ممکن است باعث ایجاد کابوس‌های ترسناک و اختلالات خواب شوند.
    • مشاوره روانشناسی: در صورتی که مشکلات خواب و کابوس‌های مکرر و مزاحم دارید، مراجعه به یک روانشناس متخصص می‌تواند کمک کننده باشد. روانشناس می‌تواند به شما راهنمایی‌ها و تمریناتی را برای کنترل و مدیریت کابوس‌ها ارائه دهد.
اهمیت ایجاد یک روزمره بهداشتی، مدیریت استرس و ایجاد محیط خواب مناسب برای حفظ سلامتی خواب و کاهش احتمال بروز کابوس‌های ترسناک و اختلال کابوس است.

نحوه ی تشخیص بیماری اختلال کابوس

تشخیص اختلال کابوس بر عهده‌ی یک حرفه‌ای در حوزه روانشناسی یا روانپزشکی است. برای تشخیص این اختلال، روش‌ها و ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زیر، روش‌های معمول برای تشخیص اختلال کابوس را بررسی می‌کنیم:
    1. مصاحبه بالینی: در این مرحله، متخصص مشاوره یا روانپزشک با فرد مبتلا به اختلال کابوس ملاقات می‌کند و به صورت جزئیات در مورد کابوس‌ها، تجربه خواب و علائم دیگری که ممکن است وجود داشته باشد، مصاحبه می‌کند.
    1. روش‌های سنجش مشخصه‌های خواب: از روش‌های مختلفی برای سنجش الگوهای خواب استفاده می‌شود. این شامل استفاده از لیست‌ها و پرسشنامه‌ها برای ثبت جزئیات خواب و کابوس‌ها، مانیتورینگ خواب با استفاده از دستگاه‌های پیشرفته و روزنامه خواب (یا خواب‌نوشت) است.
    1. تجزیه و تحلیل خواب: در صورت لزوم، خواب شما می‌تواند به صورت مجدد تجزیه و تحلیل شود. این می‌تواند شامل تجزیه و تحلیل آماری خواب، ثبت ویدئویی خواب و استفاده از دستگاه‌های پیشرفته خواب‌سنج باشد.
    1. بررسی علل پایه‌ای: ممکن است برای تشخیص دقیق‌تر، روانپزشک یا متخصص مشاوره، به بررسی علل پایه‌ای احتمالی مانند استرس، اضطراب، اختلالات خواب و دیگر اختلالات روانی بپردازد.
تشخیص اختلال کابوس باید توسط یک حرفه‌ای مجرب توسط روانپزشک در سایت دکتر با من درمان شوید.

نتیجه گیری

در نتیجه، اختلال کابوس یک بیماری روانشناختی است که می‌تواند بر روی کیفیت خواب و کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد. علل این اختلال متنوع بوده و شامل عوامل روانی، استرس، اضطراب، بیماری‌های روانی و مصرف مواد مخدر می‌شود. این اختلال می‌تواند در هر سنی رخ دهد، اما بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می‌شود.تشخیص این اختلال با استفاده از روش‌های مختلف از جمله مصاحبه بالینی، روش‌های سنجش مشخصه‌های خواب و تجزیه و تحلیل خواب صورت می‌گیرد. درمان اختلال کابوس ممکن است شامل مداخلات روانشناختی، مداخلات رفتاری و در برخی موارد، داروها باشد.اهمیت تشخیص و درمان مناسب اختلال کابوس در بهبود کیفیت خواب و کاهش عوارض آن بسیار مهم است. در صورتی که شما یا فردی دیگری با این اختلال مواجه هستید، توصیه می‌شود که با یک حرفه‌ای در حوزه روانشناسی یا روانپزشکی مشورت کنید تا به شما راهنمایی‌ها و درمان‌های مناسب را ارائه کند.بهتر است برای درمان بیماری خود حتما به دکتر روانپزشک یا روانشناس در سایت دکتر با من مراجعه نمایید و نحوه ی اخذ نوبت اینترنتی بدین گونه است که شما وارد سایت می شوید نام متخصص را جستجو می نمایید و سپس بر اساس پروفایل وی نوبت خود را اخذ می نمایید. با آرزوی بهبودی و سلامتی شما بیمار عزیز دکتر با منمنابع

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلال سوگ یا غم طولانی چیست و چگونه درمان می شود ؟

سایت دکتر با من با دارا بودن تیم حرفه ای روانپزشکی خود با معرفی بهترین روانپزشکان و ارائه ی بیش از صدها مقاله سعی در آگاهی بخشیدن به افراد در این حوزه دارد. در این مقاله در خصوص بیماری شایع اختلال سوگ صحبت شده است که پیشنهاد می کنیم تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

تاریخچه ی بیماری

تاریخچه یا اختلال سوگ یا غم طولانی مدت به عنوان یکی از اختلالات روانی، از قرن ۱۹ میلادی آغاز شد. در آن دوران، این اختلال به عنوان “نوعی افسردگی ملایم” شناخته شده بود و در ابتدا به صورت تجربی توسط فردی به نام “ویلیام ورتن” توصیف شد.

در دهه ۱۹۶۰، پس از تجربیاتی که در دوران جنگ جهانی دوم افراد داشتند، به ویژه در مورد افرادی که خانواده‌های خود را در جنگ از دست دادند، این اختلال به عنوان “اختلال سوگ” شناخته شد.

در سال ۱۹۸۰، این اختلال به عنوان “اختلال سوگ یا غم طولانی مدت” به عنوان یکی از اختلالات روانی در دستور کار تشخیصی انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM) قرار گرفت. این اختلال در نسخه‌های مختلف DSM با نام‌های مختلفی مانند “اختلال اضطراب پس از از دست دادن یک عزیز” یا “اختلال اضطراب مرتبط با تجربه غم” هم شناخته شده است.

اختلال سوگ یا غم طولانی مدت به عنوان یکی از اختلالات روانی شایع در سراسر جهان شناخته شده است و درمان‌های متنوعی برای آن وجود دارد.

مفهوم بیماری اختلال سوگ یا غم طولانی مدت

مفهوم سوگواری

مفهوم سوگواری

اختلال سوگ یا غم طولانی مدت، یکی از اختلالات روانی است که معمولاً پس از گذراندن یک رویداد ناراحت‌کننده و غم‌انگیز، مانند از دست دادن یک عزیز یا تجربه کردن یک حادثه وحشتناک، ایجاد می‌شود. این اختلال ممکن است در برخی از افراد بعد از گذشت چند هفته یا چند ماه، ایجاد شود و به مدت چندین ماه یا حتی چند سال ادامه داشته باشد.

علائم اختلال سوگ شامل افسردگی شدید، عدم علاقه به فعالیت‌های روزمره، اضطراب، خستگی، بی‌اشتهایی، خواب نامنظم و درد بدن هستند. برخی افراد ممکن است از علائم فیزیکی نیز رنج ببرند، از جمله سردرد، درد معده، تنگی نفس و سایر علائمی که می‌توانند به علت استرس و اضطراب ایجاد شوند.

درمان اختلال سوگ شامل روان‌درمانی، مشاوره و در برخی موارد، داروهای ضدافسردگی می‌شود. بهتر است افرادی که درگیر این اختلال هستند، به دکتر یا مشاور روانشناسی مراجعه کنند تا درمان مناسبی صورت بگیرد.

علت اختلال سوگ و غم طولانی مدت چیست؟

اختلال سوگ یا غم طولانی مدت معمولا به دلیل از دست دادن عزیزان، جدایی از عزیزان، آسیب دیدن جسمی یا روانی و دیگر مسائلی که باعث ایجاد تحولات شدید در زندگی فرد می‌شوند، رخ می‌دهد. این اختلال ممکن است تحت تأثیر عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی قرار گیرد و در برخی موارد نیز به دلیل عدم توانایی فرد در مواجهه با تجربه‌های سخت زندگی و عدم درک صحیح از احساسات خودش رخ می‌دهد.

اختلال سوگ طولانی مدت، در صورت عدم درمان مناسب، می‌تواند تأثیرات شدیدی بر روی کیفیت زندگی فرد داشته باشد و به اختلالات روانی دیگری نیز منجر شود.

علائم اختلال سوگ طولانی مدت شامل استرس، ناراحتی، دلشوره، خستگی، کاهش اشتها، بی‌اختیاری در انجام کارها، ناراحتی در روابط اجتماعی و … می‌باشد. درمان اختلال سوگ طولانی مدت ممکن است شامل درمان‌های روان‌شناختی، مشاوره، داروها و … باشد. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که حمایت از خانواده و دوستان، شرکت در فعالیت‌های اجتماعی و پذیرش تجربه‌های سخت زندگی می‌تواند بهبود وضعیت فرد را افزایش دهد.

برای جلوگیری از اختلال سوگ طولانی مدت نیز می‌توان به مشاوره قبل از از دست دادن یا تجربه مسائل سخت، مراقبت از سلامت روان و بدن، ارتباط موثر با خانواده و دوستان و استفاده از روش‌های مدیریت استرس و اضطراب روزانه روی آورد.

علائم بیماری اختلال سوگ

علائم این بیماری

علائم این بیماری

علائم اختلال سوگ طولانی مدت شامل:

  • حس ترس و ناراحتی مداوم
  • افسردگی و دلگیری شدید
  • افزایش ناراحتی در طول روز
  • کاهش انگیزه و علاقه به انجام کارها
  • افزایش خستگی و احساس کم انرژی
  • اختلال در خواب و تغییر در الگوی خواب
  • کاهش اشتها و وزن
  • بی‌اختیاری در انجام کارها
  • ناراحتی و ناخوشایندی در روابط اجتماعی
  • افزایش تمایل به انزوا و دوری از دیگران
  • افزایش مصرف مواد مخدر و الکل

اگر فردی این علائم را تجربه کرده باشد، بهتر است به پزشک یا مشاور روان‌شناس مراجعه کند تا درمان مناسب برای او تعیین شود.

چه کسانی بیشتر در معرض اختلال سوگ یا غم طولانی مدت هستند؟

افرادی که دچار از دست دادن افراد نزدیک به خودشان هستند از جمله پدر یا مادر، همسر، فرزند یا دوست صمیمی، بیشتر در معرض بروز اختلال سوگ طولانی مدت قرار دارند. همچنین افرادی که به دلیل حوادث ناگوار مانند تصادفات، سانحه‌های طبیعی، حوادث نظامی و … شاهد مرگ و میر بوده‌اند، نیز در خطر ابتلا به اختلال پس از سانحه هستند. بیماری‌های جسمی و روانی پایدار و شدید قبل از از دست دادن نزدیکان نیز می‌توانند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهند.

علاوه بر این، عوامل دیگری هم می‌توانند برای بروز اختلال سوگواری مؤثر باشند، از جمله:

  • از دست دادن فردی نزدیک در سنین کمتر از 18 سال
  • فاصله زیاد از فردی نزدیک
  • عدم حمایت از فرد دچار از دست دادن نزدیک
  • نداشتن راه حل برای درد و رنج احساسی
  • انعطاف‌ناپذیری در برابر تغییرات و تنش‌های زندگی
  • عدم توانایی در برخورد با خود و درک احساسات خود و دیگران

اگر شما یا کسی که می‌شناسید دچار سوگواری و حزن هستید، می‌توانید با مراجعه به پزشک یا مشاور روان‌شناس یا بهترین روانپزشکان در سایت دکتر با من مراجعه و اطلاعات بیشتری درباره درمان و مدیریت این بیماری به دست آورید.

راه های جلوگیری از اختلال سوگ چیست؟

جلوگیری از غم و اندوه طولانی مدت

جلوگیری از غم و اندوه طولانی مدت

برای جلوگیری از بروز این بیماری، می‌توانید اقداماتی انجام دهید از جمله:

  • حضور در جلسات پشتیبانی و مشاوره پس از از دست دادن فردی نزدیک
  • حفظ ارتباط با خانواده و دوستان
  • تحقیق در مورد فرآیند مرگ و میر و پذیرش واقعیت‌های آن
  • مراجعه به مشاور روان‌شناس و شرکت در جلسات مشاوره
  • تمرینات استرس‌زدایی و تکنیک‌های مدیریت احساسات مانند تنفس عمیق، آرامش‌بخشی و مدیتیشن
  • فعالیت‌های بدنی و ورزش روزانه
  • خواب کافی و رعایت ساعات خواب مناسب
  • تغذیه سالم و متعادل

با انجام این اقدامات می‌توانید خود را در برابر بروز غم طولانی مدت محافظت کنید.

تفاوت اختلال سوگ در کودکان و بزرگسالان در چیست؟

تفاوت این بیماری در کودکان و بزرگسالان به دلیل تفاوت در شیوع علائم، علل و روش درمان متفاوت است.

در کودکان، این بیماری معمولاً با نشانه هایی مانند خلق و خوی غیرعادی، افزایش فعالیت، عدم توانایی در تمرکز، خشم و عصبانیت، بی خیالی، عدم علاقه به تحصیل و کار و اختلال در خواب مشخص می شود.

در بزرگسالان، علائم این بیماری ممکن است باعث کاهش توانایی تمرکز و توجه، فراموشی، اضطراب، افسردگی و اختلال در روابط اجتماعی شود.

علل اختلال همچنین در این دو گروه ممکن است متفاوت باشند؛ در کودکان معمولاً به عوامل ژنتیکی، محیطی و تربیتی برمی‌گردد، در حالی که در بزرگسالان ممکن است به عواملی مانند استفاده از مواد مخدر، بیماری های مزمن، عوامل محیطی و تغذیه نامناسب برگردد.

درمان اختلال سوگ نیز در این دو گروه ممکن است با توجه به علائم و علل متفاوت باشد؛ در کودکان معمولاً از روش های رفتاری و درمان دارویی استفاده می شود، در حالی که در بزرگسالان معمولاً درمان شامل مشاوره روانی و داروهای مختلف است

معرفی انواع سوگواری

انواع بیماری حزن و غم طولانی مدت

انواع بیماری حزن و غم طولانی مدت

  1. اختلال سوگ عادی: به عنوان پاسخ طبیعی به مرگ یا از دست دادن چیزی که بسیار مهم بوده، رخ می دهد. این نوع از اختلال سوگ بیشتر به صورت کوتاه مدت است و در نهایت بهبود می‌یابد.
  2. اختلال سوگ پیچیده: این نوع از اختلال سوگ بیشتر در افرادی که با مرگ عزیزان درگیر می‌شوند و یا با تجربه های سوگواره و تراژیک دیگری روبرو هستند رخ می‌دهد. این اختلال سوگ ممکن است برای مدت طولانی‌تری ادامه داشته باشد و نیاز به درمان دارویی یا مشاوره روانی داشته باشد.
  3. اختلال سوگ تاریک: این نوع از اختلال سوگ در افرادی که با تجربه های بدی همچون خشونت، سوء استفاده و ترس درگیر بوده اند، رخ می‌دهد. این اختلال سوگ ممکن است با علائمی همچون افسردگی، اضطراب، خشونت و مشکلات در روابط اجتماعی همراه باشد.
  4. اختلال سوگ پیشگیری نشده: این نوع از اختلال سوگ بیشتر در افرادی که در مرحله زندگی خود با تجربه های محدودی از از دست دادن عزیزان برخوردار بوده اند، رخ می‌دهد. این اختلال سوگ ممکن است به صورت ناگهانی بروز کند و در برخی از موارد نیاز به درمان دارویی و مشاوره روانی دارد.

آمار اختلال سوگ در جهان

این بیماری غم طولانی مدت، به عنوان یک مشکل روانی جهانی شناخته شده است و در سطح جهانی انتشار دارد. آمار اختلال سوگ در جهان بسیار گسترده است و براساس آمارهای ارائه شده توسط سازمان جهانی بهداشت، ۲۰ تا ۵۰ درصد از افرادی که با از دست دادن عزیزان درگیر می‌شوند، از اختلال سوگ رنج می‌برند.

همچنین براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، این بیماری، پس از، از دست دادن فردی نزدیک، در بین مردم کشورهای مختلف، شامل کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، بسیار رایج است و به عنوان یکی از بیماری‌های روانی شایع در جهان شناخته شده است.

راه های تشخیص اختلال سوگ

راه‌های تشخیص اختلال سوگ عبارتند از:

  1. مصاحبه با بیمار: پزشک با بیمار مصاحبه می‌کند و سعی می‌کند تا جزئیات بیشتری درباره تجربه‌ی از دست دادن عزیزان بدست آورد. همچنین، سعی می‌کند تا علائم این بیماری را تشخیص دهد.
  2. آزمون‌های روانشناسی: برخی آزمون‌های روانشناسی می‌توانند به روانپزشک کمک کنند تا مشکل بیمار را تشخیص دهد.
  3. ارزیابی تشدید علائم: برخی پزشکان از سیستم ارزیابی می‌توانند استفاده کنند تا شدت علائم این غم و اندوه را اندازه بگیرند.
  4. تشخیص بالینی: در نهایت، روانپزشک با استفاده از تجربیات خود و اطلاعاتی که از بیمار جمع آوری کرده است، تشخیص بالینی خود را اعلام می‌کند.

برای تشخیص حزن و اندوه این بیماری، ممکن است پزشک نیاز به انجام تست‌های بیشتری داشته باشد و یا به مشاوره روانشناسی و پیشنهاد درمان‌های مختلف، شامل درمان دارویی و مشاوره، نیاز داشته باشد.

راه های درمان اختلال سوگ

اختلال سوگ یکی از مشکلات روان‌شناختی است که پس از، از دست دادن فردی عزیز، بروز می‌کند. درمان این اختلال به منظور کاهش شدت سوگ و بهبود کیفیت زندگی متأثر شده، به صورت چندگانه صورت می‌گیرد که عبارتند از:

  1. درمان دارویی: مصرف داروهای ضد افسردگی و آرامبخش‌ها به منظور کاهش نشانه‌های این بیماری و بهبود شرایط فردی متاثر شده، پیشنهاد می‌شود. برای مدت معینی، بهتر است داروهای مورد نیاز توسط دکتر روانپزشک تجویز شود.
  2. درمان روان‌درمانی: روان‌درمانی از جمله روش‌های مؤثر در درمان این بیماری است. روان‌درمانی مبتنی بر شناخت (CBT) و رواندرمانی فردی (FT) می‌تواند در بهبود علائم حزن و اندوه موثر باشد. درمان گروهی و خانواده نیز به عنوان گزینه‌های درمانی مؤثر معرفی شده‌اند.
  3. حضور در گروه‌های پشتیبانی: حضور در گروه‌های پشتیبانی با دیگر افرادی که تجربیات مشابهی را تجربه کرده‌اند، می‌تواند به کاهش احساس تنهایی، ناراحتی و افزایش روحیه فرد کمک کند.
  4. ورزش و تغذیه سالم: ورزش، تغذیه سالم و به موقع خوابیدن می‌تواند در بهبود حالت فرد متأثر شده از این بیماری موثر باشد. این روش‌های کمکی می‌تواند به فرد کمک کند تا انرژی لازم برای مواجهه با روزهای سخت را داشته باشد.
  5. مراجعه به روانپزشک و مشاور و درمیان گذاشتن بیماری با او

نتیجه گیری

ما در این مقاله در خصوص بیماری اختلال سوگ صحبت کرده ایم و هر آنچه نیاز است تا شما راجع به آن بدانید را مطرح کرده ایم. این بیماری از جمله بیماری هایی است که به دلیل حوادث تلخ رایج بوده و شخص بایستی به درمان خود بپردازد. در نتیجه مراجعه به روانپزشک بهترین گزینه ی مناسب برای شماست.

بهترین راهکار این است که شما به متخصص روانپزشک در سایت دکتر با من مراجعه نمایید که شیوه ی اخذ نوبت دهی بدین صورت است که شما وارد سایت می شوید و سپس اسم مورد نظر پزشک خود را جستجو می نمایید و در انتها وارد پروفایل شده و نوبت اینترنتی خود را اخذ می نمایید.

با آرزوی موفقیت و سلامتی شما همراهان عزیز دکتر با من

منابع

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلال زوال شخصیت یا مسخ واقعیت dpdr چیست؟

ما در سایت دکتر با من به صورت تخصصی در خصوص بیماری های روانپزشکی صحبت کرده ایم تا شما بتوانید به خوبی با آنها آشنا شده و درمان نمایید و در این مطلب نیز در خصوص بیماری اختلال زوال شخصیت / مسخ واقعیت (DPDR) صبحت شده است که بهتر بوده تا انتهای مطلب همراه ما باشید.

تاریخچه ی بیماری

اختلال زوال شخصیت / مسخ واقعیت (DPDR) به عنوان یک اختلال روانی، در دهه ۱۹۵۰ توسط روانشناسانی مانند Paul Schilder، Jaspers و Strömgren شناسایی و مطالعه شد. در ابتدا، این اختلال با نام “انزوا و اختلال در خودیت” شناخته می‌شد و بیشتر به عنوان یکی از عوارض اختلالات اضطرابی و افسردگی برشمرده می‌شد.

در دهه ۱۹۹۰، این اختلال با نام “اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت” شناخته شد و به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) قرار گرفت. با وجود این که تعریف دقیق و علت‌های این اختلال هنوز مشخص نیست، اما پژوهش‌های اخیر نشان داده‌اند که این اختلال بیشتر به علت استرس و اضطراب، ضربه‌های روحی و جسمی و سوء مصرف مواد مخدر و الکل ایجاد می‌شود.

Depersonalization-derealization disorder occurs when you always or often feel that you’re seeing yourself from outside your body or you sense that things around you are not real — or both. Feelings of depersonalization and derealization can be very disturbing. You may feel like you’re living in a dream.

اختلال مسخ شخصیت-مسخ واقعیت زمانی رخ می‌دهد که شما همیشه یا اغلب احساس می‌کنید که خودتان را از بیرون از بدنتان می‌بینید یا حس می‌کنید که چیزهای اطرافتان واقعی نیستند – یا هر دو. احساس مسخ شخصیت و مسخ واقعیت می‌تواند بسیار نگران‌کننده باشد. ممکن است احساس کنید که در خواب زندگی می‌کنید.

https://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/depersonalization-derealization-disorder/symptoms-causes/syc-20352911

مفهوم اختلال زوال شخصیت یا مسخ شخصیت (DPDR)

اختلال زوال شخصیت یا مسخ شخصیت (DPDR) یکی از اختلالات روانی است که باعث ایجاد تغییر در درک شخص از خود و دنیای پیرامونش می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال، ممکن است احساس کنند که خود واقعیشان نیستند و به عنوان یک ناظر از خودشان و جهان خودشان دیدار کنند. این اختلال ممکن است با تغییر در حافظه، تمرکز، احساسات و واکنش‌های عاطفی همراه باشد. به طور کلی، این اختلال می‌تواند به علت استرس شدید، سوء مصرف مواد، اضطراب و یا افسردگی رخ دهد. درمان این اختلال شامل مشاوره روان‌شناختی، روان‌درمانی، و یا درمان دارویی می‌باشد.

علت اختلال زوال شخصیت / مسخ شخصیت (DPDR)

علت دقیق اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت (DPDR) هنوز به طور کامل مشخص نشده است، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این اختلال ممکن است به علت عوامل روانشناختی و فیزیولوژیکی مختلفی ایجاد شود. برخی از عواملی که به احتمال زیاد باعث ایجاد این اختلال می‌شوند، عبارتند از:

  • تجربه ضربه‌های روحی یا فیزیکی شدید مانند حوادث وسیع‌النطاق و یا سوء استفاده جنسی و فیزیکی در کودکی
  • اضطراب شدید ناشی از عواملی مانند فشار کاری، روابط بد در خانواده یا روابط عاطفی ناموفق
  • سوء مصرف مواد مخدر و الکل
  • بیماری‌های روانی دیگر مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات روانی شخصیتی
  • بیماری‌های فیزیکی مانند نارسایی کلیه و یا بیماری‌های مرتبط با قلب
  • برخی از داروهای مصرفی مانند داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب.

با این حال، بیشترین احتمال برای ایجاد این اختلال، با تجربه شدید استرس و اضطراب در زندگی مرتبط است.

راه پیشگیری از اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت (DPDR) چیست؟

  1. کاهش استرس و اضطراب: تلاش برای کاهش و مدیریت استرس و اضطراب می‌تواند به حفظ سلامت روانی کمک کند و از بروز اختلالات مربوط به آن جلوگیری کند.
  2. تربیت مهارت‌های مقابله با استرس: آموزش مهارت‌های مقابله با استرس و اضطراب، به عنوان مثال، تمرین تنفس عمیق و یا مدیتیشن، می‌تواند در کاهش و مدیریت استرس مؤثر باشد.
  3. مراقبت از سلامت فیزیکی: مراقبت از سلامت فیزیکی به عنوان مثال، مراجعه به پزشک برای درمان بیماری‌های فیزیکی، تغذیه سالم و ورزش منظم می‌تواند به حفظ سلامت روانی کمک کند.
  4. اجتناب از مصرف مواد مخدر و الکل: سوء مصرف مواد مخدر و الکل می‌تواند عامل بروز اختلالات روانی باشد، بنابراین اجتناب از آنها می‌تواند به پیشگیری از بروز اختلالات روانی کمک کند.
  5. مراجعه به مشاور یا روانشناس: مراجعه به مشاور یا روانشناس و آموزش مهارت‌های مقابله با استرس و اضطراب، از جمله روش‌های مؤثر در پیشگیری از بروز اختلالات روانی مانند اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت است.

آمار بیماران اختلال زوال شخصیت یا مسخ واقعیت

اختلال زوال شخصیت / مسخ واقعیت یکی از اختلالات روانشناختی است که با احساس عدم اتصال به خود واقعیت و بی‌احساسی همراه است. آمار دقیق این اختلال مشخص نیست، اما برآورد می‌شود که حدود ۲٪ از جمعیت دنیا به این اختلال مبتلا هستند. در آمریکا نیز حدود ۳٪ از جمعیت به این اختلال مبتلا هستند. معمولاً این اختلال در سنین ۱۸ تا ۳۵ سال شروع می‌شود و در بیشتر موارد در مردان بیشتر دیده می‌شود.

انواع اختلال مسخ شخصیت یا مسخ واقعیت (DPDR) چیست؟

  1. اختلال مسخ شخصیت گونه‌ی اول: در این نوع، افراد تغییراتی در تجربه شخصیتی و هویت خود تجربه می‌کنند. به طور کلی، شخصیت و هویت فرد به نوعی مسخ شده است.
  2. اختلال مسخ شخصیت گونه‌ی دوم: در این نوع، فرد را به گونه ای انتقال می‌دهند که خود را از جهانی که در آن زندگی می‌کنند، جدا کرده‌اند. به طور کلی، آنها احساس می‌کنند که در یک جهان جدید و متفاوت زندگی می‌کنند.
  3. اختلال مسخ واقعیت: در این نوع، افراد قدرت درک واقعیت را از دست داده‌اند. آنها ممکن است حس کنند که در یک رویا زندگی می‌کنند یا از دست دادن ارتباط با واقعیت و محیط اطرافشان را تجربه کنند.
  4. اختلال مسخ زمان: در این نوع، فرد ممکن است حس کند که زمان به طور غیر معمولی پیش می‌رود یا به طور غیر معمولی کند می‌شود. این احساس می‌تواند تاثیری بر روی قدرت ارزیابی زمان فرد داشته باشد.
  5. اختلال مسخ حافظه: در این نوع، فرد ممکن است احساس کند که خاطراتشان مسخ شده‌اند و دیگر قابل اطمینان نیستند. این احساس می‌تواند باعث شود که فرد از واقعیت و خاطراتشان بیزار شود.
  6. اختلال مسخ شناوری: در این نوع، فرد قدرت درک حرکت و شناوری را از دست داده‌اند. آنها ممکن است حس کنند که در هوا شناور هستند یا در آب غرق می‌شوند.

همچنین، این اختلال ممکن است با علائم اضطراب، افسردگی، و استرس همراه باشد. برای تشخیص این اختلال، لازم است توسط یک روانپزشک یا روانشناس متخصص در سایت دکتر بامن مورد بررسی قرار گیرد.

نحوه تشخیص اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (DPDR) چیست؟

اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (DPDR) معمولا به دلیل تجربه شدن احساساتی نامتعادل یا مصرف مواد مخدر و الکل، اضطراب شدید، افسردگی یا صدمه روانی رخ می‌دهد. برخی از علائم این اختلال شامل:

  1. احساس کاستی در ادراک خود واقعیت، احساس کند شدن زمان یا حتی متوقف شدن آن، و احساس غریبه بودن در محیط اطراف.
  2. احساس جدایی از خود و جهان، احساس کمبود شناختی و عدم تمرکز، احساس عدم اتصال با افراد دیگر و حتی با خود، و توجه کم به احساسات و درک دیگران.
  3. تغییر در تصویری که از خود و دیگران دارید، و احساس فاصله یا خودکفایی بیش از حد از دیگران.
  4. احساس عدم توانایی در شناسایی خود و شخصیت خود، احساس تهدید شدن توانایی خود در کنترل شناخت و احساسات، و احساس عدم تمایل به انجام کارهای روزمره.

اگر فکر می‌کنید شما یا کسی که از او مراقبت می‌کنید با این اختلال مواجه است، بهتر است به بهترین روان درمانگر مراجعه کنید تا به شما کمک کند این اختلال را تشخیص دهد و درمان مناسبی را تجویز کند.

درمان اختلال زوال شخصیت یا مسخ واقعیت (DPDR) ممکن است شامل روش‌های مختلفی باشد. برای مثال، روان‌درمانی شناختی رفتاری (CBT) ممکن است با استفاده از تکنیک‌های مختلفی مانند تحلیل رفتار، تحلیل فکری، آموزش مهارت‌های مدیریت اضطراب و تنش، آموزش مهارت‌های اجتماعی و تقویت خودشناسی صورت گیرد.

داروها مانند آنتی‌دپرسانت‌ها و ضداضطراب‌ها هم ممکن است به عنوان یک بخش از درمان مورد استفاده قرار گیرند. در صورتی که مصرف مواد مخدر و الکل عامل ایجاد این اختلال است، درمان اعتیاد نیز باید در نظر گرفته شود.

در کل، درمان اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت (DPDR) باید با همکاری بیمار و متخصص روانشناسی انجام شود و بهترین روش‌های درمانی باید برای هر بیمار به صورت شخصی سفارشی سازی شود.

نحوه ی درمان اختلال زوال شخصیت یا مسخ شخصیت (DPDR) چیست؟

درمان اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت (DPDR) شامل روش‌های مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم:

روان‌درمانی شناختی رفتاری (CBT)

این روش درمانی به کمک تکنیک‌های مختلفی مانند تحلیل رفتار، تحلیل فکری، آموزش مهارت‌های مدیریت اضطراب و تنش، آموزش مهارت‌های اجتماعی و تقویت خودشناسی انجام می‌شود. این روش معمولا به همراه روش‌های دیگر درمانی نظیر روان درمانی گروهی و خانواده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد.

داروها

در برخی موارد، استفاده از داروهایی مانند ضداضطراب‌ها و آنتی‌دپرسانت‌ها می‌تواند به عنوان یک بخش از درمان مورد استفاده قرار گیرد. البته قبل از مصرف هر نوع دارویی، باید با روانپزشک معالج مشورت شود.

درمان اعتیاد

در صورتی که مصرف مواد مخدر و الکل عامل ایجاد این اختلال است، درمان اعتیاد نیز باید در نظر گرفته شود. در این صورت، ابتدا باید به درمان اعتیاد پرداخته شود تا سپس به درمان اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (DPDR) پرداخته شود.

در کل، هرچند درمان اختلال زوال شخصیت/مسخ واقعیت (DPDR) می‌تواند طولانی و پیچیده باشد، اما با همکاری بیمار و متخصص روانشناس شرق تهران، درمان مناسبی می‌توان انجام داد. همچنین، درمان باید به صورت شخصی سفارشی سازی شود و بهترین روش‌های درمانی برای هر بیمار باید بر اساس شرایط و ضعف‌های او مشخص شود. به طور کلی، شناخت و درک اینکه اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (DPDR) می‌تواند به راحتی تشخیص داده و درمان شود، می‌تواند بهبود درونی بیمار را بهبود بخشد و او را در بهبود خودش موثر کند.

داروهای رایج مورد استفاده در درمان اختلال زوال شخصیت:

  1. داروهای ضدافسردگی (SSRIs و SNRIs):

    • فلوکستین (Fluoxetine)

    • سرترالین (Sertraline)

    • سیتالوپرام (Citalopram)

    • ونلافاکسین (Venlafaxine)

    • کاربرد: کاهش اضطراب و افسردگی همراه با زوال شخصیت.

  2. داروهای ضداضطراب:

    • کلونازپام (Clonazepam)

    • لورازپام (Lorazepam)

    • دیازپام (Diazepam)

    • هشدار: این داروها فقط در کوتاه‌مدت توصیه می‌شوند چون وابستگی‌زا هستند.

  3. داروهای ضد روان‌پریشی (در صورت وجود علائم شدید):

    • لاموتریژین (Lamotrigine) – گاهی به عنوان داروی کمکی در کنار SSRI استفاده می‌شود.

    • ریسپریدون (Risperidone) – در موارد خاصی تجویز می‌شود.

  4. آنتاگونیست‌های NMDA و سایر داروهای کمکی:

    • برخی تحقیقات استفاده از داروهایی مانند نالترکسون (Naltrexone) یا کتامین را در کاهش علائم بررسی کرده‌اند، اما هنوز به صورت گسترده و رسمی توصیه نمی‌شوند.

نکته مهم:

درمان اختلال زوال شخصیت معمولاً نیاز به ترکیب روان‌درمانی (به ویژه درمان شناختی-رفتاری یا CBT) با دارو دارد. داروها معمولاً برای مدیریت علائم همراه مانند اضطراب و افسردگی استفاده می‌شوند، نه درمان مستقیم زوال شخصیت.

نتیجه گیری

ما در این مقاله در خصوص بیماری اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (DPDR) صحبت کرده ایم که شما می توانید برای اطلاع کامل از این بیماری مقاله را انتهای آن بخوانید و همچنین از بهترین روانپزشک در سایت دکتر با من نوبت اخذ نمایید. بدین شکل بعد از وارد شدن به سایت، در بخش پروفایل پزشک با توجه به ساعات و روزهای حضور پزشک در مطب نوبت خود را دریافت نمایید. با آرزوی بهبودی و سلامتی شما دوستان عزیز

سوالات متداول

آیا اختلال زوال شخصیت / مسخ واقعیت قابل درمان است؟

بله، این اختلال با استفاده از روان‌درمانی (مانند CBT)، داروهای ضدافسردگی یا ضداضطراب، و گاهی اوقات درمان اعتیاد (در صورت وجود) قابل درمان یا مدیریت است. همکاری مداوم با روانشناس یا روانپزشک بسیار مهم است.

آیا افراد مبتلا به DPDR دیوانه هستند؟

خیر، افراد مبتلا به این اختلال دچار روان‌پریشی یا جنون نیستند. آن‌ها معمولاً آگاهی کامل از وضعیت خود دارند، ولی احساس قطع ارتباط از خود یا محیط را تجربه می‌کنند

این اختلال در چه سنی بیشتر دیده می‌شود؟

معمولاً در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی (۱۸ تا ۳۵ سالگی) آغاز می‌شود. در برخی موارد ممکن است زودتر یا دیرتر هم ظاهر شود.

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلال ریتم شبانه روزی خواب از علت تا درمان

اختلال خواب یکی از مسائلی است که به صورت مستقیم بر زندگی هر شخص اثر دارد و در نتیجه می توان گفت که شما بایستی به خوبی با این موضوع و بیماری آشنایی داشته و راه های درمان را بدانید و همچنین برای درمان تاریخچه اختلال ریتم شبانه روزی خواب از سایت دکتر با من کمک بگیرید.

تاریخچه اختلال ریتم شبانه روزی خواب

اختلال ریتم شبانه روزی خواب (ساعت بدنی) یک مشکل خواب مزمن است که با ناهنجاری در ریتم خواب و بیداری در طول روز و شب همراه است. این اختلال باعث می‌شود که فرد در ساعات شب بیدار و در ساعات روز خوابیده باشد، که می‌تواند به مشکلاتی مانند خستگی، عدم تمرکز و افزایش خطر بروز بیماری‌های روانی و فیزیکی منجر شود.اولین گزارش‌های مربوط به اختلال ریتم خواب در دهه 1950 میلادی توسط دکتر Franz Halberg ارائه شد. او در مطالعات خود در مورد تاثیرات موجود در محیط زیست بر روی ساعت بدنی انسان، به مشکلات ریتم شبانه روزی خواب پی برد.در دهه 1970، دکتر Colin A. Espie و دیگران برای اولین بار این اختلال را به‌طور رسمی توصیف کردند و آن را سندرم شیفت کاری (Shift Work Sleep Disorder) نام‌گذاری کردند. با گذشت زمان، پژوهشگران بیشتری به این موضوع توجه کردند و نام این اختلال، به اختلال خواب ریتم شبانه روزی تغییر کرد.اختلال خواب ریتم شبانه روزی معمولاً در افرادی که در شیفت‌های ناقص، شبانه کاری و یا در سفرهای طولانی مدت قرار دارند، بیشتر دیده می‌شود. همچنین، برخی افراد دچار این اختلال می‌شوند که برای آن‌ها به ارث رسیده است. درمان این اختلال شامل تغییرات سبک زندگی، درمان دارویی، نوردرمانی و روان‌درمانی می‌باشد.

مفهوم اختلال ریتم خواب

اختلال ریتم خواب شبانه روزی یا ساعت بدنی، یک نوع اختلال خواب مزمن است که با ناهنجاری در ریتم خواب و بیداری در طول روز و شب همراه است. در این اختلال، ساعت داخلی بدن فرد با ساعت جهانی هماهنگ نیست و فرد در ساعات طبیعی خود بیدار و در ساعات طبیعی خود خوابیده نیست. این اختلال می‌تواند باعث مشکلاتی مانند خستگی، عدم تمرکز، کاهش عملکرد شغلی، افزایش خطر بروز بیماری‌های روانی و فیزیکی شود.اختلال خواب ریتم شبانه روزی معمولاً در افرادی که شیفت کاری ناقص، شبانه کاری و یا در سفرهای طولانی مدت قرار دارند، بیشتر دیده می‌شود. همچنین، برخی افراد دچار این اختلال می‌شوند که برای آن‌ها به ارث رسیده است.درمان این اختلال شامل تغییرات سبک زندگی، درمان دارویی، نوردرمانی، و روان‌درمانی می‌باشد. به عنوان مثال، برای تنظیم ساعت بدنی، می‌توان به‌جای استفاده از روش‌های مصنوعی مانند داروها، از تغییر رفتارهای روزانه مانند تغییر الگوی خواب و بیداری، استفاده کرد. همچنین، مصرف نور در ساعات خاصی از روز و محدود کردن مصرف مواد محرک مانند قهوه و تنظیم ساعت مصرف داروها نیز می‌تواند به بهبود این اختلال کمک کند.

علت اختلال خواب ریتم شبانه روزی

علت اختلال خواب ریتم شبانه روزی ممکن است به عوامل مختلفی برگردد. در برخی افراد، این اختلال به دلیل تغییرات در ساعت بدنی، که باعث تغییر در فعالیت هورمون‌های خواب و بیداری می‌شود، رخ می‌دهد. همچنین، برخی از عوامل محیطی مانند نورپردازی نامناسب و شیفت کاری ناقص نیز می‌توانند باعث ایجاد این اختلال شوند.به‌طور کلی، علل اختلال خواب ریتم شبانه روزی عبارتند از:
    1. تغییرات در ساعت بدنی: تغییر ساعت بدنی می‌تواند به دلیل سفر به مناطق با ساعت متفاوت، شیفت کاری ناقص، بیماری‌هایی مانند افسردگی و اضطراب، و یا استفاده از مواد مخدر و الکل رخ بدهد.
    1. عوامل محیطی: نورپردازی نامناسب، صدا، گرما و سرما، و شیفت کاری ناقص می‌توانند باعث اختلال در ساعت بدنی شوند.
    1. عوامل ژنتیکی: برخی از افراد دچار ژن‌هایی هستند که باعث اختلال در ساعت بدنی آن‌ها می‌شود.
    1. بیماری‌ها: برخی بیماری‌های روانی مانند افسردگی و اضطراب، بیماری‌های مزمن مانند دیابت و بیماری‌های قلبی-عروقی می‌توانند باعث اختلال در ساعت بدنی شوند.
    1. مصرف مواد مخدر و الکل: مصرف مواد مخدر و الکل می‌تواند باعث تغییر در ساعت بدنی شود و اختلال خواب ریتم شبانه روزی را ایجاد کند.
با توجه به علت اختلال خواب ریتم شبانه روزی، درمان این اختلال می‌تواند شامل تغییرات سبک زندگی، درمان دارویی، نوردرمانی، و روان‌درمانی باشد.

انواع اختلال خواب ریتم شبانه روزی

انواع اختلال خواب ریتم شبانه روزی عبارتند از:
    • اختلال خواب ریتم شبانه روزی با نوع اضطراب: در این نوع اختلال، فرد دچار اضطراب و ترس از عدم خواب شده و برای خوابیدن به طور منظم نیاز به رعایت الگوی خاصی از خواب و بیداری دارد.
    • اختلال خواب ریتم شبانه روزی با نوع افسردگی: این نوع اختلال، با افسردگی همراه است و ممکن است با تغییرات در فعالیت هورمون‌های خواب و بیداری همراه باشد.
    • اختلال خواب ریتم شبانه روزی با نوع جسمانی: در این نوع اختلال، فرد دچار تغییرات در ساعت بدنی است که باعث اختلال در الگوی خواب و بیداری می‌شود. این اختلال ممکن است در افرادی که در شیفت‌های ناقص، شبانه کاری و یا در سفرهای طولانی مدت قرار دارند، بیشتر دیده شود.
    • اختلال خواب ریتم شبانه روزی با نوع ترکیبی: در این نوع اختلال، علائم اختلال خواب ریتم شبانه روزی در همراه با علائم افسردگی و یا اضطراب وجود دارد.
    • اختلال خواب ریتم شبانه روزی با نوع خاص: در این نوع اختلال، علائم اختلال خواب ریتم شبانه روزی در کنار علائم دیگری مانند بیماری‌های مزمن و یا مصرف مواد مخدر و الکل وجود دارد.
شناخت نوع دقیق اختلال خواب ریتم شبانه روزی بسیار مهم است، زیرا درمان موثر برای این اختلال باید با توجه به علت اختلال و نوع آن تعیین شود.

آمار جهانی بیماری اختلال خواب ریتم شبانه روزی

آمار دقیق در مورد بیماری اختلال خواب ریتم شبانه روزی در سطح جهانی مشخص نیست، اما برخی مطالعات نشان می‌دهند که این اختلال در جوامع صنعتی گسترده است و در بین افرادی که در شیفت‌های کاری ناقص، شبانه کاری و یا در سفرهای طولانی مدت قرار دارند، بیشتر دیده می‌شود.یک مطالعه از سال ۲۰۱۹ نشان داد که حدود ۱۰ تا ۳۰ درصد افرادی که در شیفت‌های کاری ناقص قرار دارند، دچار اختلال خواب ریتم شبانه روزی هستند. همچنین، برخی مطالعات نشان می‌دهند که این اختلال در بین افراد مسافرت‌کننده نیز رخ می‌دهد و می‌تواند در حدود ۲۰ تا ۵۰ درصد از آن‌ها دیده شود.با وجود اینکه آمار دقیق در مورد بیماری اختلال خواب ریتم شبانه روزی در سطح جهانی مشخص نیست، این اختلال برای افراد دارای عوارض مختلفی مانند خستگی، عدم تمرکز، کاهش عملکرد شغلی، افزایش خطر بروز بیماری‌های روانی و فیزیکی و مشکلاتی دیگر می‌تواند داشته باشد. بنابراین، شناخت علائم و درمان این اختلال بسیار مهم است.

راه های پیشگیری از اختلال خواب ریتم شبانه روزی

برای پیشگیری از اختلال خواب ریتم شبانه روزی، می‌توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
    1. رعایت الگوی خواب و بیداری منظم: سعی کنید به طور منظم در زمان خاصی از شبانه‌روز به خواب بروید و در زمان مشخصی بیدار شوید. این کار می‌تواند به رعایت الگوی خواب و بیداری منظم در شما کمک کند.
    1. ایجاد محیط خواب مناسب: محیط خواب شما باید تاریک، خنک و بی‌صدا باشد. همچنین، سعی کنید در اتاق خواب خود آرامش و آرامش برانگیزی ایجاد کنید.
    1. رعایت رژیم غذایی سالم: مصرف غذاهای سالم و متنوع کمک می‌کند تا سیستم بدنی شما به درستی کار کند و به تعادل هورمون‌های خواب و بیداری کمک می‌کند.
    1. تمرین و فعالیت بدنی: تمرین و فعالیت بدنی کمک می‌کند تا بدن شما به درستی کار کند و به تعادل هورمون‌های خواب و بیداری کمک می‌کند. با این حال، تمرین باید در زمان مناسبی از روز انجام شود.
    1. رعایت ساعت بدنی: سعی کنید ساعت بدنی خود را رعایت کنید و در زمان مشخصی از شبانه‌روز به خواب بروید و در زمان مشخصی بیدار شوید.
    1. محدود کردن مصرف الکل و مواد مخدر: مصرف الکل و مواد مخدر می‌تواند به تغییر ساعت بدنی شما منجر شود و باعث ایجاد اختلال در ریتم خواب و بیداری شود. بنابراین، سعی کنید مصرف این مواد را محدود کنید یا بهترین حالت از آن‌ها کاملاً خودداری کنید.
    1. استفاده از نوردرمانی: استفاده از نوردرمانی می‌تواند به تنظیم ساعت بدنی کمک کند و به ریتم خواب و بیداری شما کمک کند.
    1. مشاوره با روانپزشک: اگر شما دچار اختلال خواب ریتم شبانه روزی هستید، بهتر است با متخصص روانپزشک مشاوره کنید تا درمان مناسبی را برای این اختلال دریافت کنید.

چه افرادی بیشتر در معرض اختلال خواب هستند؟

افرادی که در شرایط خاصی قرار دارند، بیشتر در معرض اختلال خواب ریتم شبانه روزی هستند. این شرایط عبارتند از:
    • افرادی که در شیفت‌های کاری ناقص قرار دارند: شیفت‌های کاری ناقص می‌تواند باعث اختلال در الگوی خواب و بیداری شود و باعث ایجاد اختلال در ریتم خواب و بیداری گردد.
    • افرادی که ساعات کاریِ شغلشان شب است: افرادی که شب کار هستند، ممکن است به دلیل کار در ساعات شبانه، با الگوی خواب و بیداری نامناسب مواجه شوند و اختلال در ریتم خواب و بیداری را تجربه کنند.
    • افرادی که در سفرهای طولانی مدت قرار دارند: سفرهای طولانی مدت می‌تواند باعث اختلال در الگوی خواب و بیداری شود و باعث ایجاد اختلال در ریتم خواب و بیداری گردد.
    • افرادی که در محیط‌های پرنور قرار دارند: محیط‌های پرنور می‌تواند با تعداد کمی از هورمون‌های مرتبط با خواب و بیداری تداخل کند و باعث ایجاد اختلال در ریتم خواب و بیداری شود.
    • افرادی که دچار بیماری‌های عصبی و روانی هستند: بیماری‌های عصبی و روانی می‌تواند باعث ایجاد اختلال در الگوی خواب و بیداری شود و باعث ایجاد اختلال در ریتم خواب و بیداری گردد.
    • افرادی که داروهایی مصرف می‌کنند که تأثیری بر ریتم خواب و بیداری دارند: مصرف برخی داروها می‌تواند باعث ایجاد اختلال در الگوی خواب و بیداری شود و باعث ایجاد اختلال در ریتم خواب و بیداری گردد.
بنابراین، افرادی که در شرایط خاصی قرار دارند، بیشتر در معرض اختلال خواب ریتم شبانه روزی هستند. با این حال، همه افراد ممکن است این اختلال را تجربه کنند، به خصوص در صورتی که الگوی خواب و بیداری شان نامناسب باشد.

روش های تشخیص اختلال خواب

تشخیص اختلال خواب ریتم شبانه روزی معمولاً با استفاده از تاریخچه پزشکی و آزمون‌های تخصصی انجام می‌شود.روش‌های اصلی تشخیص اختلال خواب ریتم شبانه روزی عبارتند از:
    • مصاحبه با بیمار: روانپزشک با بیمار در مورد الگوی خواب و بیداری شان، سوابق خواب و بیداری شان، استفاده از الکل و مواد مخدر و داروهایی که ممکن است تاثیری بر خواب و بیداری داشته باشند، محیط خواب و بیداری، و سایر عوامل مرتبط با خواب و بیداری صحبت می‌کند.
    • پرسشنامه‌های خواب: این پرسشنامه‌ها شامل سوالاتی در مورد الگوی خواب و بیداری، کیفیت خواب، وضعیت خستگی و سایر عوامل مرتبط با خواب و بیداری هستند. این پرسشنامه‌ها می‌توانند به پزشک اعصاب و روان کمک کنند تا اختلال خواب ریتم شبانه روزی را تشخیص دهد.
    • سنجش هورمون‌های خواب و بیداری: سنجش هورمون‌های خواب و بیداری می‌تواند به متخصص رواندرمانگر کمک کند تا الگوی خواب و بیداری شما را تشخیص دهد و اختلال خواب ریتم شبانه روزی را تشخیص دهد.
    • سنجش فعالیت مغزی: سنجش فعالیت مغزی با استفاده از الکتروآنسفالوگرافی (EEG) می‌تواند به پزشک اعصاب و روان کمک کند تا نحوه فعالیت مغزی شما در طول دوره خواب و بیداری را بررسی کند و اختلال خواب ریتم شبانه روزی را تشخیص دهد.
    • تست خواب: تست خواب می‌تواند به متخصص روانپزشک کمک کند تا الگوی خواب و بیداری شما را بررسی کند. در این تست، فعالیت مغزی، نوار قلب، نوار تنفس و سایر علائم بدنی شما در طول دوره خواب و بیداری بررسی می‌شود.
با توجه به نوع اختلال خواب ریتم شبانه روزی، روانپزشک ممکن است از یک یا چند روش برای تشخیص این اختلال استفاده کند.

نتیجه گیری

اختلال خواب ریتم شبانه روزی می‌تواند به شدت زندگی افراد تأثیر بگذارد و در صورت عدم درمان، مشکلات جدی در سلامتی و کارآیی فردی آن‌ها به وجود آید. برای تشخیص این اختلال، روش‌های مختلفی مانند مصاحبه با بیمار، پرسشنامه‌های خواب، سنجش هورمون‌های خواب و بیداری و تست خواب وجود دارد. همچنین، برای درمان اختلال خواب ریتم شبانه روزی می‌توان از تغییر الگوی رفتاری، درمان دارویی، درمان روانشناختی و استفاده از روش‌های روشنایی استفاده کرد. برای درمان این اختلال، بهتر است با پزشک اعصاب و روان معالج خود مشورت کنید تا راه‌های درمانی مناسبی برای شما تعیین شود. شما برای نتیجه ی بهتر و درمان کامل می توانید در سایت دکتر با من از روانپزشک یا روانشناس نوبت اینترنتی خود را با توجه به پروفایل پزشک دریافت کنید.منابع

۲۹ آذر ۱۴۰۳ توسط مدیر سایت 0 دیدگاه

اختلال دلبستگی واکنشی rad چیست و چگونه درمان می شود؟

تیم روانپزشکی سایت دکتر با من با نگارش بیش از صدها مقاله و دارا بودن هزاران متخصص روانپزشکی در این حوزه توانسته جایگاه بالایی در حوزه ی علم روانپزشکی داشته باشد. یکی از بیماری های مهم در این بخش، اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) است که در ادامه بدان پرداخته ایم.

تاریخچه بیماری

تاریخچه اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) به سال‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ برمی‌گردد. در آن زمان، محققان به بررسی کودکانی که پس از جدایی از والدین خود در آسایشگاه‌ها و زیر نظر سازمان ملل متحد (UNICEF) بزرگ شده بودند، پرداختند. این محققان متوجه شدند که کودکانی که با والدین خود جدا شده بودند، نسبت به کودکانی که با خانواده خود بزرگ شده بودند، دارای مشکلات عاطفی و ارتباطی بودند. به همین دلیل، این اختلال ابتدا به عنوان “نارسایی عاطفی در کودکان جداشده” شناخته شد.

در سال‌های بعدی، محققان دیگری با این اختلال در کودکانی که به علت بیماری یا شرایط دیگر از والدین خود جدا شده بودند، روبرو شدند. به عنوان مثال، در سال ۱۹۷۲، یک محقق به نام ماری اسیلی در مطالعه خود به نام “پیوند آسیب‌دیده”، بررسی کودکانی را که پس از جراحی قلب در بیمارستان بستری شده بودند، انجام داد. او متوجه شد که کودکانی که بدون حضور والدین خود بستری شده بودند، دارای مشکلات عاطفی و رفتاری بودند که مشابه با نارسایی عاطفی در کودکان جدا شده بود.

در سال‌های بعدی، توصیف‌های مختلفی از این اختلال ارائه شد و در سال ۱۹۸۰، در رده‌بندی DSM-III (رده‌بندی اختلالات روانی و رفتاری) به نام “اختلال دلبستگی جدید” به عنوان یکی از اختلالات شناخته شد. پس از آن، در DSM-IV و DSM -5 نسخه‌های بعدی، این اختلال با نام “اختلال دلبستگی واکنشی” شناخته شد و به شکلی که امروزه شناخته می‌شود، توصیف شد. در حال حاضر، این اختلال در DSM-5 به عنوان یکی از اختلالات اطفالی شناخته شده است.

به طور کلی، اختلال دلبستگی واکنشی در کودکانی رخ می‌دهد که در اولین سه سال زندگی خود با والدین یا فردی که به جای والدینشان مراقبت می‌کند، ارتباط عاطفی مناسبی برقرار نکرده‌اند. این اختلال می‌تواند منجر به مشکلات رفتاری، اجتماعی، روابطی و احساسی در بزرگسالی شود.

 

Reactive attachment disorder (RAD) is a rare condition where children don’t form an emotional bond with their caretakers. Children who are adopted may experience RAD. Treatment focuses on repairing and/or creating emotionally healthy family bonds.

اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) یک بیماری نادر است که در آن کودکان با مراقبان خود پیوند عاطفی برقرار نمی‌کنند. کودکانی که به فرزندی پذیرفته می‌شوند ممکن است RAD را تجربه کنند. درمان بر ترمیم و/یا ایجاد پیوندهای خانوادگی سالم از نظر عاطفی تمرکز دارد.

https://my.clevelandclinic.org/health/diseases/17904-reactive-attachment-disorder

مفهوم بیماری اختلال دلبستگی واکنشی

اختلال دلبستگی واکنشی یا Reactive attachment disorder، یکی از اختلالات روانی کودکان است که ناشی از نبود دلبستگی مناسب بین کودک و والدین است. این اختلال معمولا در کودکانی که به دلایلی از جمله اهمال و نادیده گرفته شدن نیازهای اساسی، جدایی از والدین، یا تجربه دردناکی مثل سوء استفاده وجود دارد.

در این اختلال کودکان عموماً از دید دیگران بی توجه و بی احساس به نظر می‌رسند و با دشواری در برقراری ارتباط عاطفی با دیگران مواجه می‌شوند. آنها ممکن است از تعامل با دیگران بی‌نیاز باشند، ترجیح محیطی انزوایی داشته باشند و یا به دیگران ظاهر سرد و بی تفاوتی داشته باشند. همچنین، در این اختلال، کودکان ممکن است نسبت به افراد دیگر بی‌اعتماد و خوددار باشند.

درمان این اختلال معمولاً به دو صورت دارویی و روان‌شناختی صورت می‌گیرد. بهترین راهکار برای پیشگیری از این اختلال، ایجاد و نگهداری دلبستگی مناسب بین کودک و والدین است.

علت بیماری اختلال دلبستگی واکنشی (RAD)

علت اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) به طور کلی مربوط به عدم برقراری ارتباط عاطفی مناسب کودک با والدین یا فردی که به جای والدینش مراقبت می‌کند، در سال‌های اولیه زندگی است.

برخی از علل، شامل جدایی زودرس کودک از والدین، عدم توانایی والدین در ارائه مراقبت و پشتیبانی مناسب برای کودک، سوء رفتار والدین نسبت به کودک و یا حتی اختلالات روانی و شخصیتی والدین است. همچنین، مشکلات زاید شده و خشمگین شدن والدین نیز می‌تواند بر روی توسعه دلبستگی کودک تاثیر منفی بگذارد و به علت اینکه کودکان در سنین اولیه به تجربه شرایط حسی و ارتباطات عاطفی نیاز دارند، این تجربیات ناکافی می‌تواند تأثیر بسزایی بر روی رشد و توسعه ارتباطات اجتماعی، روابط بین فردی، هویت شخصیتی و حتی سلامت روانی کودک داشته باشد.

اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است باعث شود که کودک احساس کند از نظر اجتماعی و روابطی محروم است و نتواند ارتباطات خوبی برقرار کند.

این مشکلات می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند ایجاد مشکلات رفتاری و اضطراب، کاهش خودکارآمدی، کاهش قابلیت توجه و حافظه، مشکلات در مهارت‌های ارتباطی، تأخیر در توسعه شخصیتی و اجتماعی و حتی افزایش خطر اختلالات روانی در بزرگسالی، تاثیر گذار باشد. بنابراین، تشخیص و درمان اختلال دلبستگی واکنشی در سنین کودکی، بسیار مهم است تا بتوان مشکلات روانی و اجتماعی بعدی را پیشگیری و بهبود بخشید.

راه های پیشگیری از اختلال دلبستگی واکنشی (RAD)

اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) یکی از اختلالات روانی در کودکان است که نشانه‌هایی از اشتباه در شیوه پیوستن به دیگران و شکل‌گیری روابط اجتماعی دارد.

برای پیشگیری از این اختلال می‌توان به راهکارهای زیر توجه کرد:

  1. ارائه محیط پایدار و پیوسته: محیط پایدار و پیوسته برای کودکان بسیار مهم است. بهتر است کودک در محیطی ثابت و پایدار با دوستان و خانواده‌اش بزرگ شود تا بتواند ارتباطات خوبی با افراد برقرار کند.
  2. ارائه عشق و محبت: عشق و محبت والدین به کودکان یکی از مهمترین عواملی است که برای جلوگیری از این اختلال باید در نظر گرفته شود. والدین باید به کودکان خود عشق و محبت بی‌قید و شرط بدهند تا احساس امنیت داشته باشند.
  3. حمایت از کودک: والدین باید در همه شرایط حمایت کامل از کودکان خود داشته باشند. این حمایت می‌تواند شامل ارائه راهنمایی‌ها و تشویق‌های لازم به کودکان باشد.
  4. ترغیب به فعالیت‌های اجتماعی: ترغیب کودکان به شرکت در فعالیت‌های اجتماعی می‌تواند به شکل قوی در جلوگیری از اختلال دلبستگی واکنشی موثر باشد. فعالیت در گروه‌های اجتماعی می‌تواند کودکان را به شیوه‌های صحیح برای پیوستن به دیگران آموزش دهد.
  5. تشویق به گسترش دایره ارتباطی: تشویق کودکان به برقراری ارتباط با افراد خارج از خانواده می‌تواند آن‌ها را به شیوه‌های مختلفی از پیوستن به دیگران آشنا کند. برای مثال، آن‌ها را به شرکت در فعالیت‌های اجتماعی، رفتن به مهد کودک یا دبستان و یا مراجعه به جلسات خانوادگی تشویق کنید.
  6. ارائه امکانات آموزشی: در نظر داشته باشید که آموزش مهارت‌های اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران، برای پیشگیری از اختلال دلبستگی واکنشی بسیار مهم است. بنابراین، باید امکانات آموزشی مناسب برای کودکان فراهم شود تا بتوانند این مهارت‌ها را درک کنند و از آن‌ها بهره‌مند شوند.
  7. مراقبت از سلامت روانی کودک: سلامت روانی کودکان یکی از مهمترین عواملی است که برای پیشگیری از اختلال دلبستگی واکنشی باید در نظر گرفته شود. بنابراین، مراقبت و نظارت دقیق بر سلامت روانی کودکان توسط مشاورین مجرب در حوزه روانشناسی از جمله این راه کارهاست.
  8. مشاوره: در صورتی که به هر دلیلی نگرانی درباره رفتار کودکان داشتید، بهتر است با یک مشاور روانشناس یا روانپزشک کودکان مشورت کنید. مشاوره می‌تواند به شما کمک کند که بهترین راه حل‌ها را برای پیشگیری از اختلال دلبستگی واکنشی پیدا کنید.

علائم اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) چیست؟

علائم اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) در کودکان شامل موارد زیر می‌شود:

  1. اجتناب از نزدیک شدن به افراد: کودکان با اختلال دلبستگی واکنشی معمولاً از نزدیک شدن به افراد خارج از خانواده اجتناب می‌کنند.
  2. نبود حس نزدیکی: آن‌ها نسبت به افراد خارج از خانواده حس نزدیکی ندارند و نشانه‌های محبت و علاقه را نشان نمی‌دهند.
  3. نداشتن فعالیت اجتماعی: کودکان با این اختلال معمولاً به فعالیت های اجتماعی علاقه ندارند و به دیگران توجه نمی‌کنند.
  4. مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران: آن‌ها معمولاً مشکلاتی در برقراری ارتباط با دیگران دارند و قادر به ایجاد رابطه عاطفی با دیگران نیستند.
  5. رفتارهای ناگوار: کودکان با این اختلال ممکن است رفتارهای ناگواری مانند فرار، مقاومت و عصبانیت نشان دهند.
  6. کاستی از نمایش احساسات: آن‌ها معمولاً کمترین احساس را از خود نشان می‌دهند و در برابر اتفاقاتی که برای بقیه افراد می افتد، بی‌تفاوت می‌مانند.
  7. اختلال در توسعه زبانی: کودکان با این اختلال ممکن است در توسعه زبانی و ارتباطات غیرکلامی مشکل داشته باشند.
  8. مشکلات در تعامل با همسالان: آن‌ها معمولاً به دیگر کودکان علاقه ندارند و اغلب به تنهایی فعالیت می‌کنند.
  9. نشانه‌های اختلالات رفتاری: کودکان با اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است نشانه‌های اختلالات رفتاری مانند نارسایی در محیط‌های اجتماعی، بیش‌فعالی، اضطراب و دشواری در کنترل خود، عدم توجه، نافرمانی، تنش و خشونت نشان دهند.
  10. ترس از جدایی: کودکان با این اختلال ممکن است ترس از جدایی از والدین یا فرد مرتبط دیگر را نشان دهند.
  11. رفتارهای محافظه‌کارانه: آن‌ها معمولاً رفتارهای محافظه‌کارانه دارند و از تغییر در محیط خود خودداری می‌کنند.
  12. مشکلات در تغییرات و تنوع: کودکان با این اختلال ممکن است مشکلاتی در تنوع و تغییرات داشته باشند و با سختی و انعطاف‌پذیری مواجه شوند.
  13. نشانه‌های فیزیکی: در بعضی موارد، کودکان با این اختلال ممکن است نشانه‌های فیزیکی نیز داشته باشند، مانند رفتار غیرمعمول در خوردن یا خواب، رشد و توسعه نامناسب، یا مشکلات جسمی و سلامتی دیگر.

تشخیص و درمان این اختلال می‌تواند به کمک متخصصین روانشناسی و فوق تخصص روانپزشک کودک و نوجوان انجام شود. درمان معمولاً شامل ترکیبی از مشاوره، درمان دارویی، و مداخلات خانواده است.

تشخیص اختلال دلبستگی واکنشی به چه صورت است؟

تشخیص (RAD) توسط متخصصین روانشناسی و روانپزشکی صورت می‌گیرد. برای تشخیص این اختلال، متخصص ممکن است از روش‌های مختلفی استفاده کند که عبارتند از:

  • مصاحبه با والدین و نگهدارندگان کودک: در این مرحله، متخصص اطلاعاتی از وضعیت کودک و شرایط پیرامونی او کسب می‌کند.
  • مشاهده رفتار کودک: متخصص ممکن است کودک را به صورت مستقیم مشاهده کرده و رفتارهای آن را بررسی کند.
  • استفاده از مقیاس‌های ارزیابی: متخصص ممکن است از مقیاس‌های ارزیابی مختلفی استفاده کند که به او کمک می‌کند تا تشخیص دقیق‌تری از این اختلال بگیرد.
  • بررسی وضعیت پیوند والدینی: متخصص ممکن است وضعیت پیوند والدینی کودک را بررسی کند تا بهتر بفهمد که آیا این اختلال به علت عدم پرورش صحیح و یا نارضایتی والدین از رفتار کودک ایجاد شده است یا خیر.
  • بررسی علایم دیگر اختلالات روانی: اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است با علائم دیگر اختلالات روانی همراه باشد، به عنوان مثال اختلالات اضطرابی، اختلالات توجه و بیش فعالی، اختلالات خلقی، و غیره. بررسی این علائم نیز به تشخیص دقیق‌تر این اختلال کمک می‌کند.
  • استفاده از فنون تصویربرداری: استفاده از فنون تصویربرداری مانند رادیولوژی و ام آر آی (MRI) می‌تواند به متخصص کمک کند تا تغییرات در ساختار مغز کودک را بررسی کند.

در نهایت، تشخیص اختلال دلبستگی واکنشی بر اساس علائم و شرایط مختلفی که برای هر کودک متفاوت است، صورت می‌گیرد. لذا بهترین راه برای تشخیص دقیق‌تر و درمان این اختلال، مشاوره با متخصصین روانشناسی و پزشکی است.

درمان اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) چیست؟

اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) یکی از اختلالات رفتاری در کودکان است که معمولا به دلیل بی توجهی ناپایداری و یا انزوا در دوران نوزادی و کودکی به وجود می آید. درمان RAD به صورت مشارکتی بین خانواده و متخصصین بهداشت روانی انجام می شود.

درمان این اختلال باید با توجه به شرایط و نیازهای هر کودک تعیین شود و ممکن است شامل تغییر در الگوی پرورش، ترکیب موثر داروها، مشاوره خانواده و مداخلات رفتاری متنوعی باشد. اهمیت تمرین ارتباطی میان والدین و کودک نیز درمان RAD را تقویت می کند.

به عنوان مثال، متخصصین بهداشت روانی می توانند به والدین کودک آموزش دهند که چگونه به شیوه هایی که توجه بیشتر به کودک را جلب می کند، واکنش نشان دهند. همچنین، برخی روش های رفتاری مثل بازی های تعاملی و رفتار درمانی والدین می تواند به ایجاد پیوند عاطفی میان والدین و کودک کمک کند

مهمترین نکته در درمان RAD، شناسایی و درمان عوامل موجود در زمینه بروز این اختلال است. این امر نیازمند ارزیابی دقیق کودک توسط متخصصین بهداشت روانی و تشخیص درست علت این اختلال است.

علاوه بر این، ممکن است که برخی مشکلات جسمی مانند بیماری های شدید یا نارسایی های گوارشی نیز عامل بروز این اختلال باشند، بنابراین این مشکلات نیز باید درمان شوند. از آنجایی که RAD معمولا در دوران نوزادی و کودکی بروز می کند، درمان در این مراحل زمانی که مغز در حال رشد و توسعه است، بسیار مهم است. اگر این اختلال بدون درمان باقی بماند، می تواند تاثیراتی جبران ناپذیر بر روی توانایی های ارتباطی، اجتماعی و روابط عاطفی کودک در آینده داشته باشد.

بنابراین، درمان RAD باید به صورت جدی گرفته شود و بهتر است با متخصصین بهداشت روانی و پزشکان همکاری کرد تا بتوان بهبودی بیشتری در کودکان با این اختلال دیده شود.

داروهای ممکن برای درمان علائم همراه RAD:

  • داروهای ضد اضطراب:
    مانند بنزودیازپین‌ها (در موارد خاص و کوتاه‌مدت) یا داروهای ضد افسردگی از گروه SSRI (مثل فلوکستین، سرترالین) برای کاهش اضطراب و بهبود خلق و خو.

  • داروهای ضد افسردگی (SSRI):
    برای درمان افسردگی و علائم اضطرابی در کودکان مبتلا به RAD تجویز می‌شوند.

  • داروهای ضد بیش‌فعالی (مانند متیل‌فنیدیت):
    در صورت وجود علائم اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی (ADHD) همراه، ممکن است این داروها تجویز شود.

  • داروهای تنظیم‌کننده خلق (مانند لیتیوم یا والپروات):
    در برخی موارد که نوسانات خلقی شدید وجود داشته باشد، ممکن است تجویز شوند.

  • داروهای کمک‌کننده به خواب:
    اگر کودک دچار اختلال خواب باشد، پزشک ممکن است داروهایی با دوز پایین برای کمک به خواب تجویز کند.

نکته مهم:

هیچ دارویی مستقیماً برای درمان اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) ساخته نشده است. داروها فقط برای مدیریت علائم جانبی یا اختلالات همراه استفاده می‌شوند و درمان اصلی این اختلال روان‌درمانی، آموزش والدین و مداخلات رفتاری است.

پیشنهاد می‌کنم برای هر گونه تجویز دارویی و درمان، حتما با متخصص روانپزشکی کودک مشورت کنید تا دارو متناسب با شرایط دقیق کودک شما تعیین شود.

نتیجه گیری

ما در این مقاله در خصوص اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) صحبت کرده ایم تا شما بتوانید به خوبی درمان خود را آغاز و در خصوص آن اطلاعات لازم را بدست آورید. به همین جهت شما میتوانید به راحتی در این مقاله هر آنچه نیاز دارید راجع به این بیماری را بدانید و از متخصص روانپزشکی یا اعصاب و روان بدست آورید.

سوالات متداول

چه عواملی باعث بروز RAD می‌شوند؟

علل اصلی RAD شامل جدایی زودرس از والدین، بی‌توجهی و سوء رفتار والدین، و نبود مراقبت عاطفی کافی در سال‌های ابتدایی زندگی کودک است.

چه نشانه‌هایی در کودکان مبتلا به RAD دیده می‌شود؟

این کودکان اغلب از برقراری ارتباط عاطفی اجتناب می‌کنند، رفتارهای سرد و بی‌تفاوت دارند، ممکن است در مهارت‌های زبانی و اجتماعی دچار مشکل باشند و نسبت به تغییرات محیطی مقاومت نشان دهند.

چگونه RAD تشخیص داده می‌شود؟

تشخیص توسط روانپزشکان و روانشناسان متخصص از طریق مصاحبه با والدین، مشاهده رفتار کودک و استفاده از مقیاس‌های ارزیابی صورت می‌گیرد.

آیا RAD قابل درمان است؟

بله، درمان RAD شامل روان‌درمانی، مشاوره خانواده، آموزش مهارت‌های ارتباطی به والدین و در برخی موارد دارودرمانی است. درمان زودهنگام نقش بسیار مهمی در بهبود کودک دارد.